رز قرمز پارت ۴

صندلیت تو هواپیما کنار صندلی جونگ کوک بود و کلی باهم گپ زدین ازت پرسید نوشدنی مورد علاقت چیه و رنگ مورد علاقت چن سالته و اینجور چیزا توهم توصیح دادی که فقط ۵سال با جونگ فاصله داری عاشق هویج و شیرموزی وبنفش و سیاه رو خیلی دوست داری خلاصه تفاهمتون زیاد بود
تو امریکا راحت بودی چون خودشون میتونستن انگلیسی صحبت کنن با جونگ کوک مثل دوست برخورد میکردی اونم مثل دوست برخورد میکرد و کای حسودی میکرد میخواست بهت نزدیک شه ولی تو از اون دخترا نبودی و عمرا بتونه بهت نزدیک شه و دوست پسرت باشه
بع از امریکا تو فرانسه بودین ته عاشق اونجا بود از برج ایفل فقط عکس میگرفت کوک هم عکسای خوبی میگرف شوکی چن تا پیشنهاد داد که فوق العاده شدن برای همین ته دوربین رو از کوک گرفت و به تو داد توعم عکسای خیلی خوب گرفتی تو پاریس همش ترجمه میکردی و واقعا خسته میشدی شب تو پشت بوم هتل بودی که در واقع پشت بوم نبود کافی شاپ بود داسته ازپشت نرده ها شهر رو نگاه میکردی که جونگ کوک با دوتا کافه اومد گفت
های خانم مترجم خسته نباشی امروز چطور بود
توعم گفتی ممنون واقعا خسته ام کوک کافه رو بهت داد و توعم ازش یکم خوردی بعد از اینکه دوتا تونم کافه هاتونو تموم کردین تو خداحافظی کردی و بخاطر کافه تشکر کردی و رفتی که بخوابی
ادامه پارت بعد لایک و فالو فراموش نشه