ما واقعا هنر کرده بودیم...
ما واقعا هنر کردهبودیم...
ما هنر کرده بودیم که با وجود زخمهای بسیارمان، هنوز مهربان بودیم.
ما هنر کردهبودیم که با وجود تمام دلخوریها و رنجهایی که در ما اقامت داشت، همچنان لبخند میزدیم و دلمان نمیآمد کسی را برنجانیم و بانیِ شکستنِ هیچ دلی باشیم.
ما هنر کردهبودیم که خودمان بغض داشتیم و برای شادی و موفقیت دیگران دعا میکردیم.
ساده و بیشیله بودن هنر میخواست
و ما از هنر لبریز بودیم؛
میخندیدیم و میبخشیدیم و کاری به کار هیچکس نداشتیم...
ما هنر کرده بودیم که با وجود زخمهای بسیارمان، هنوز مهربان بودیم.
ما هنر کردهبودیم که با وجود تمام دلخوریها و رنجهایی که در ما اقامت داشت، همچنان لبخند میزدیم و دلمان نمیآمد کسی را برنجانیم و بانیِ شکستنِ هیچ دلی باشیم.
ما هنر کردهبودیم که خودمان بغض داشتیم و برای شادی و موفقیت دیگران دعا میکردیم.
ساده و بیشیله بودن هنر میخواست
و ما از هنر لبریز بودیم؛
میخندیدیم و میبخشیدیم و کاری به کار هیچکس نداشتیم...
۱.۶k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.