خلاصه حرف های نامجون در لایو 18 اکتبر
خلاصه حرفهای نامجون در لایو 18 اکتبر
🐨: من يه نوشیدنی زدم و ميخواستم بيام لايو پس اومدم. خيلی وقته ميخواستم اينكارو بكنم اما يكم دير كردم
🐨: هاه، ساعت 3:16 صبحه، آرمی های كره ای هنوز نخوابيدين؟
🐨: من فقط ميخواستم بدونيد كه دلم براتون تنگ شده بچه ها
🐨: تصميم دارم امشب رو بيدار بمونم و فكر كردم ميتونم يكم با شما هم صحبت كنم
🐨: آهنگ Slow Dancing؟ الان میذارمش
🐨: از اونجایی که ساعت 3 صبحه تلاش میکنم همه سوالاتون و جواب بدم.
🐨: "الان کجایی؟"
🐨: توی خونمم. این خونهی منه.
🐨: موهام الان خاكستری به نظر مياد
🐨: بازیافت! من یه آشغالم ببخشید بچه ها من یکم الکل خوردم ولی در اون حدم فاکد آپ نیستم، یه سه چهار تا شات کوچیک ویسکی زدم همین
🐨: ميخوام براتون تور خونه بذارم بچه ها... ميتونم؟
🐨: هرچیزی كه بتونم بهتون نشون ميدم
🐨: خونه من مثل... نميدونم، الان يكم داغونه. همونطور كه توی ولاگ من ديديد، خيلی تاريكه و همه چراغ ها رو خاموش كردم. اينجا اتاق مورد علاقه منه. اوه نه نه يه سری برندا الان اينجا وجوده داره نمیتونم نشون بدم. اين اتاق مهمون منه جايی كه دوستام وقتی ميان ميخوابن
🐨: اين پیانوی منه و بزن بريم! آه...ميتونم يه قطعه بنوازم و بريم؟
*قطعه قلعه متحرک هاول كه چند روز پيش توی اينستاگرام پست كرده بود رو مينوازه*
🐨: *اهنگ رو قطع میکنه* آه، خيله خب من مست نيستم. همين بود. پايان تور خونه من. ميخوام بهتون يه چيزی نشون بدم اما شايد دفعه بعد كه مست نبودم نشونش بدم
🐨: فقط ميخوام يه زمانی رو باهم بگذرونيم
*اینجا لایو قطع شد*
🐨: من يه نوشیدنی زدم و ميخواستم بيام لايو پس اومدم. خيلی وقته ميخواستم اينكارو بكنم اما يكم دير كردم
🐨: هاه، ساعت 3:16 صبحه، آرمی های كره ای هنوز نخوابيدين؟
🐨: من فقط ميخواستم بدونيد كه دلم براتون تنگ شده بچه ها
🐨: تصميم دارم امشب رو بيدار بمونم و فكر كردم ميتونم يكم با شما هم صحبت كنم
🐨: آهنگ Slow Dancing؟ الان میذارمش
🐨: از اونجایی که ساعت 3 صبحه تلاش میکنم همه سوالاتون و جواب بدم.
🐨: "الان کجایی؟"
🐨: توی خونمم. این خونهی منه.
🐨: موهام الان خاكستری به نظر مياد
🐨: بازیافت! من یه آشغالم ببخشید بچه ها من یکم الکل خوردم ولی در اون حدم فاکد آپ نیستم، یه سه چهار تا شات کوچیک ویسکی زدم همین
🐨: ميخوام براتون تور خونه بذارم بچه ها... ميتونم؟
🐨: هرچیزی كه بتونم بهتون نشون ميدم
🐨: خونه من مثل... نميدونم، الان يكم داغونه. همونطور كه توی ولاگ من ديديد، خيلی تاريكه و همه چراغ ها رو خاموش كردم. اينجا اتاق مورد علاقه منه. اوه نه نه يه سری برندا الان اينجا وجوده داره نمیتونم نشون بدم. اين اتاق مهمون منه جايی كه دوستام وقتی ميان ميخوابن
🐨: اين پیانوی منه و بزن بريم! آه...ميتونم يه قطعه بنوازم و بريم؟
*قطعه قلعه متحرک هاول كه چند روز پيش توی اينستاگرام پست كرده بود رو مينوازه*
🐨: *اهنگ رو قطع میکنه* آه، خيله خب من مست نيستم. همين بود. پايان تور خونه من. ميخوام بهتون يه چيزی نشون بدم اما شايد دفعه بعد كه مست نبودم نشونش بدم
🐨: فقط ميخوام يه زمانی رو باهم بگذرونيم
*اینجا لایو قطع شد*
۲.۸k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.