★چند پارتی★
★چند پارتی★
#تابع_قوانین_جمهوری_اسلامی
pirt: 4
عمل با موفقیت انجام شد
۲ هفته بعد
مثل همیشه به بیمارا میرسیدم که جونگکوک به مینا گفت 👇🏻
جونگکوک: مینا
مینا: بله؟
جونگکوک: من عاشق می سون شدم
مینا:(از خوشحالی داشت به گا میرفت🤣)
جونگکوک: دختر چته خوبی
مینا: از خوشحالی دارم جر میخورم
جونگکوک: خو ارام باش
جیهوپ: شما کجایین؟
جونگکوک: ببخشید داشتیم حرف میزدیم
مینا: من برم (رفت)
جیهوپ: جونگکوک به چی فکر میکنی
جونگکوک: هیچی
اون وو: سلام من اومدم
جیهوپ: سلام رفیق
جونگکوک: سلام چه عجب بلاخره اومدی
اون وو:(خنده)
جونگکوک: والا(خنده)
می سون: استاد
جیهوپ: بله
می سون: استاد بیمار بیدار نمیشه
جیهوپ: الان میام
اون وو:(ذهنش: این دختره خیلی خوشگله)
جونگکوک: خودم میرم
می سون: باشه
رفتیم پیشه بیمار هرکار کردیم بیدار نشد
جونگکوک: بیدار نمیشه
می سون: باید منتظر باشیم بیدار بشه
جونگکوک: فکر کنم
شب شد
شعله:(اروم اروم چشماشو باز کرد)
مینا: خانم شعله بیدار شدید
شعله: بله
مینا: بزارید معاینه کنم
شعله: باشه
مینا: کاملن حالتون خوبه
شعله: خیلی ممنون
مینا: خواهش گلم
جونگکوک: مینا
مینا: بله
جونگکوک: امشب داریم میریم جشن
مینا: چه جشنی
جونگکوک: خودمم نمیدونم فقط جیهوپ میدونه
مینا: اها
جونگکوک: می سون هم میاد؟
مینا: نمیدونم
می سون: اره میام
جونگکوک: یا خدا ترسیدم
می سون:(خنده)
جیهوپ: خوب برید خونتون و لباس بپوشید و بیاید جشن
می سون _ مینا: چشم استاد
جیهوپ: جونگکوک بیا بریم
جونگکوک: باشه
★بچها برم برا پارت بعدی استایل پیدا کنم★
#جونگکوک #فیک_از_جونگکوک #فیک #داستان #بی_تی_اس
#تابع_قوانین_جمهوری_اسلامی
pirt: 4
عمل با موفقیت انجام شد
۲ هفته بعد
مثل همیشه به بیمارا میرسیدم که جونگکوک به مینا گفت 👇🏻
جونگکوک: مینا
مینا: بله؟
جونگکوک: من عاشق می سون شدم
مینا:(از خوشحالی داشت به گا میرفت🤣)
جونگکوک: دختر چته خوبی
مینا: از خوشحالی دارم جر میخورم
جونگکوک: خو ارام باش
جیهوپ: شما کجایین؟
جونگکوک: ببخشید داشتیم حرف میزدیم
مینا: من برم (رفت)
جیهوپ: جونگکوک به چی فکر میکنی
جونگکوک: هیچی
اون وو: سلام من اومدم
جیهوپ: سلام رفیق
جونگکوک: سلام چه عجب بلاخره اومدی
اون وو:(خنده)
جونگکوک: والا(خنده)
می سون: استاد
جیهوپ: بله
می سون: استاد بیمار بیدار نمیشه
جیهوپ: الان میام
اون وو:(ذهنش: این دختره خیلی خوشگله)
جونگکوک: خودم میرم
می سون: باشه
رفتیم پیشه بیمار هرکار کردیم بیدار نشد
جونگکوک: بیدار نمیشه
می سون: باید منتظر باشیم بیدار بشه
جونگکوک: فکر کنم
شب شد
شعله:(اروم اروم چشماشو باز کرد)
مینا: خانم شعله بیدار شدید
شعله: بله
مینا: بزارید معاینه کنم
شعله: باشه
مینا: کاملن حالتون خوبه
شعله: خیلی ممنون
مینا: خواهش گلم
جونگکوک: مینا
مینا: بله
جونگکوک: امشب داریم میریم جشن
مینا: چه جشنی
جونگکوک: خودمم نمیدونم فقط جیهوپ میدونه
مینا: اها
جونگکوک: می سون هم میاد؟
مینا: نمیدونم
می سون: اره میام
جونگکوک: یا خدا ترسیدم
می سون:(خنده)
جیهوپ: خوب برید خونتون و لباس بپوشید و بیاید جشن
می سون _ مینا: چشم استاد
جیهوپ: جونگکوک بیا بریم
جونگکوک: باشه
★بچها برم برا پارت بعدی استایل پیدا کنم★
#جونگکوک #فیک_از_جونگکوک #فیک #داستان #بی_تی_اس
۸.۰k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.