سناریو بی تی اس

سناریو درخواستی بی تی اس

وقتی که یهو میخوریم زمین و پامون زخمی میشه

نامجون:سریع میاد پیشت
نامجون:خوبی؟چیزیت نشده؟

جین:ات هزار دفعه گفته بودم وقتی داریم بیرون قدم میزنیم محو صورت زیبام نشو که نیوفتی زمین
ات:چون شما گفتی چشم🙄
جین:حالا جدا از این بحث....حالت خوبه؟؟

شوگا:ات مگه هزار دفعه نگفتم مراقب راه رفتنت باش....راه رفتن رو هم من باید بهت یاد بدم؟؟
ات:ببخشید خو....یه افتادم زمین
شوگا:ببخشید سرت داد زدم میدونی که چقدر برام مهمی و نمیخوام چیزیت بشه....الان خوبی؟؟

جیهوپ:ات خوشگلم جاییت درد نگرفت؟؟میخوای بریم دکتر؟؟خوبی؟؟
ات:خوبم جیهوپ آروم باش چیزیم نشده😅
جیهوپ:هوفففف....خوبه هزار دفعه گفتم موقعه راه رفتن دستات تو جیبت نباشه میخوری زمین گوش دادی؟

جیمین:از اونجایی که دستت گوشی بود غرق گوشی شده بودی بعدش پات به یه چاله گیر میکنه و میوفتی زمین و گوشی هم از دستت میوفته و کلا میشکنه
جیمین:عهه ات خوبی؟چیزیت که نشد؟؟
ات:گوشیم افتاد شکست(گریه)
جیمین:بجای اینکه ببینه خودش حالش چطوره میگه گوشیش خورد شده.....اصلا بهتر که شکست دیگه برات نمی‌خرم که درس عبرتی بشه که دیگه گوشی دست نگیری

تهیونگ:همراه با یونتان اومده بودید بیرون و یونتان خیلی میومد تو دست و پات که آخر سر افتادی زمین
تهیونگ:یونتان این چه کاری بود که کردی......ات خوبی؟؟چیزیت نشد؟؟
ات:آره فقط حس میکنم مچ پام یکم زخم شد
تهیونگ:از دست این یونتان بیا بغلم تا خونه کولت میکنم
و بغلت میکنه و تا خونه میبرتت

جونگکوک:میخنده بهت وقتی میبینه بغض کردی میشینه و میبینه که دوباره بند کفشت باز بوده
جونگکوک:از دست تو.......ات چرا محکم نمی‌بندی اون بند کفشت رو
ات:خب زورم نمیرسه تو برام ببند
جونگکوک میشینه و بند کفش رو برات میبنده
جونگکوک:اینم از این.....اگه پات درد میکنه میخوای تا خونه کولت کنم؟؟
ات:خب....چیزه اگه اذیت نمیشی آره
جونگکوک:چرا اذیت بشم خرگوش نازم

امیدوارم خوشتون بیاد❤