[موهای صورتیت]پارت۸
[موهای صورتیت]پارت۸
.
.
.
دامیان
.
دستمو بردم تو موهای صورتیش که برعکس تصورم اروم شد نمیدونم چرا ولی از بچگی دوست داشتم اینکارو کنم
بعد دستامو گزاشتم روپیشونیش تا ذهنشو پاک کنم راستش از اولم قصدم همین بود
هیچی نشد وفقط گنگ بهم خیره بود که یه نگاه به دستم کردم که رو پیشونیش بود چرا از اول نفهمیدم بخاطر انگشتر فلزیم بود برای همین کار نکرد انگشترو در اوردمو دوباره دستمو گزاشتم رو پیشونیش که سریع حافظه شو از اول که منو دید پاک کردم که زود خابید هوفف تموم شد
.
.
.
دامیان
.
دستمو بردم تو موهای صورتیش که برعکس تصورم اروم شد نمیدونم چرا ولی از بچگی دوست داشتم اینکارو کنم
بعد دستامو گزاشتم روپیشونیش تا ذهنشو پاک کنم راستش از اولم قصدم همین بود
هیچی نشد وفقط گنگ بهم خیره بود که یه نگاه به دستم کردم که رو پیشونیش بود چرا از اول نفهمیدم بخاطر انگشتر فلزیم بود برای همین کار نکرد انگشترو در اوردمو دوباره دستمو گزاشتم رو پیشونیش که سریع حافظه شو از اول که منو دید پاک کردم که زود خابید هوفف تموم شد
۵.۲k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.