سیاه سفید قلبم
مائده: -کیانا ولش کن بچه زدن نداره
بو سوختگی از دماغ کوروش بلند شد
سپیده با خنده که سیع در پنهان کردنش داشت گفت
=بسه دیگه بیاید بشینید راسی طوفان کوش
_زنگش زدم داره میاد
=اهان
بعد از چند مین طوفان هم اومد و سمت ما حرکت کرد تا چشمش به دوست سپیده افتاد متعجب نگاهش کرد که مائدم به احترامش بلند شد و گفت
=سلام اقا طوفان
طوفان: سلام مائده خانم خوب هستین
=ممنونم
سپیده: شما همدیگرو میشناسید
طوفان: بله قصش مفصله
سپیده: ببینید از پریشب تا حالا ما سه تا مزاحمه تلفنی داشتیم هرشب ساعت یک شب باهامون تماس میگیره و هیچی نمیگه بعد روز بعد که تماس میگیره صدای ناله یا صدای مبهمی از پشت تلفن میاد من گفتم که اگه میشه کوروش ببینی این کیه
مائده: دیشب یکی از ناشناس بهم پیام میده همش تهدید میکنه میگه میکشمت تو بلاخره با دست های خودم میمیری من ترسیدم برم پیشه پلیس بعد اخرین پیامشم این بوده اگه به پلیس خبر بدین زودتراز موعود میکشمتون
کوروش: وای اگه من جای شما بودم خودمو خیس میکردم
مائده: حالا که نیستی
طوفان: بعضی وقتا بت منم از شماره ناشناس زنگ میزنن یا همین پیام شما رو به من میدن
کوروش: خوب ببین من بیه نقشه دارم امروز شب همه یکجا جمع بشیم باید اینی که شما دارین میگین مزاحم تلفنی نیست حتما یه کینه ای چیزی دارن از تون
کیانا: من میگم بیاید خونه ما
_اره من و کوروش و طوفان کمکتون میکنیم تا این مزاحم پیدا بشه
کوروش دمه گوش من گفت
بو سوختگی از دماغ کوروش بلند شد
سپیده با خنده که سیع در پنهان کردنش داشت گفت
=بسه دیگه بیاید بشینید راسی طوفان کوش
_زنگش زدم داره میاد
=اهان
بعد از چند مین طوفان هم اومد و سمت ما حرکت کرد تا چشمش به دوست سپیده افتاد متعجب نگاهش کرد که مائدم به احترامش بلند شد و گفت
=سلام اقا طوفان
طوفان: سلام مائده خانم خوب هستین
=ممنونم
سپیده: شما همدیگرو میشناسید
طوفان: بله قصش مفصله
سپیده: ببینید از پریشب تا حالا ما سه تا مزاحمه تلفنی داشتیم هرشب ساعت یک شب باهامون تماس میگیره و هیچی نمیگه بعد روز بعد که تماس میگیره صدای ناله یا صدای مبهمی از پشت تلفن میاد من گفتم که اگه میشه کوروش ببینی این کیه
مائده: دیشب یکی از ناشناس بهم پیام میده همش تهدید میکنه میگه میکشمت تو بلاخره با دست های خودم میمیری من ترسیدم برم پیشه پلیس بعد اخرین پیامشم این بوده اگه به پلیس خبر بدین زودتراز موعود میکشمتون
کوروش: وای اگه من جای شما بودم خودمو خیس میکردم
مائده: حالا که نیستی
طوفان: بعضی وقتا بت منم از شماره ناشناس زنگ میزنن یا همین پیام شما رو به من میدن
کوروش: خوب ببین من بیه نقشه دارم امروز شب همه یکجا جمع بشیم باید اینی که شما دارین میگین مزاحم تلفنی نیست حتما یه کینه ای چیزی دارن از تون
کیانا: من میگم بیاید خونه ما
_اره من و کوروش و طوفان کمکتون میکنیم تا این مزاحم پیدا بشه
کوروش دمه گوش من گفت
۲.۱k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.