عشق دوطرفه
فیلمو دیدیم
ا/ت ویو
خیلی گشتم بود پس رفتم تا یه چیزی بخورم
رفتم سر یخچال یه تیکه کیک برداشتم و خوردم
یهو گوشی تهیونگ زنگ خورد
گوشی رو جواب داد
تهیونگ: او بله
......
چطور اتفاقی افتاده
......
تهیونگ: باشه الان میام*قطع کرد*
تهیونگ: ا/ت من باید برم جایی سریع بر میگردم
ا/ت: باشه برو
ا/ت ویو
رفتم کمی توی گوشی که حوصلم سر نره
بعد دو ساعت خسته شدم تصمیم گرفتم به لینا زنگ بزنم
بوق بوق بوق( مثلا گوشی بوق میخوره)
لینا ویو
صدای گوشیم اومد رفتم صفحشو نگاه کردم ا/ت بود
لینا: هایییی ا/ت خوبی
ا/ت: های مرسی تو چطوری
لینا: منم خوبم
ا/ت: گفتم زنگ بزنم حالتو بپرسم
لینا: مرسی خوبم چیکار میکنی؟
ا/ت: هیچی نشستم
لینا: الان کجایی؟
ا/ت: خونه تهیونگ
لینا: خب من دیگه باید برم بعدا میبینمت بای
ا/ت: باشه بای
الان یک ساعته تهیونگ رفته
تو حال خودم بودم که یهو.....
ادامه دارد.....
بچه ها شرط داره شرطشم ۱۵ لایکه
ا/ت ویو
خیلی گشتم بود پس رفتم تا یه چیزی بخورم
رفتم سر یخچال یه تیکه کیک برداشتم و خوردم
یهو گوشی تهیونگ زنگ خورد
گوشی رو جواب داد
تهیونگ: او بله
......
چطور اتفاقی افتاده
......
تهیونگ: باشه الان میام*قطع کرد*
تهیونگ: ا/ت من باید برم جایی سریع بر میگردم
ا/ت: باشه برو
ا/ت ویو
رفتم کمی توی گوشی که حوصلم سر نره
بعد دو ساعت خسته شدم تصمیم گرفتم به لینا زنگ بزنم
بوق بوق بوق( مثلا گوشی بوق میخوره)
لینا ویو
صدای گوشیم اومد رفتم صفحشو نگاه کردم ا/ت بود
لینا: هایییی ا/ت خوبی
ا/ت: های مرسی تو چطوری
لینا: منم خوبم
ا/ت: گفتم زنگ بزنم حالتو بپرسم
لینا: مرسی خوبم چیکار میکنی؟
ا/ت: هیچی نشستم
لینا: الان کجایی؟
ا/ت: خونه تهیونگ
لینا: خب من دیگه باید برم بعدا میبینمت بای
ا/ت: باشه بای
الان یک ساعته تهیونگ رفته
تو حال خودم بودم که یهو.....
ادامه دارد.....
بچه ها شرط داره شرطشم ۱۵ لایکه
۶۷.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.