برده کوچک ارباب
فصل اول
پارت دو
چویا:صبح چشمامو باز کردم
دیدم که موری سان بالای سرمه
خیلی خوشحال شدم
یادم افتاد که دیشب چه کاری کردم
واقعا خجالت کشیدم
موری سان گفت بلند شو کیوکا از دیشبه منتظرته
دیشب دید که بیهوشی تا صبح منتظرت بود بالا سرت وایساده بود
که یه ساعت پیش خوابش برد
اما بهش گفتم که تا بیدار شدی اونم بیدار شد
حالا بدو بلند شو برو پیشش
خواستم بلند شم
دیدم نمیتونم راه برم
موری:وایسا کمکت کنم
چویا:ن.نه خودم میتونم
(علامت چویا:* علامت موری:+)
+اوکی
*دو قدم که راه رفتم درد غیر قابل تحملی زیر شکممو فرا گرفت
پاهام شل شد و به زمین افتادم
موری سان اومد بغلم کردم و گفت
خوبی؟؟ چیزیت نشد؟
*ن.نه خ.خوب نیستم(بغض)
+چویا نمیدونم الان موقعیتش باشه یا نه ولی
یه مشتری تورو ۶ ماه اجاره کرده
*ش.شیش ماه؟؟
م.موری سان من تحمل ندارم مگه یه پسر ۱۴ ساله چقدر میتونه دووم بیاره
+هیس هیسس
مگه نمیخوای پولدار شی
مگه نمیخوای واسه ی کیوکا لباس نو بخری
*م.میخوام
میشه بیشتر بگیر راجبع این مشتری؟
+متمعنی؟
*آ.آره
+خب این مشتری اسمش هست......
شرط:۱۰ تا لایک
۸۱ تا فالور
اینم از پارت جدید
آقا من هنوز توی شُکم که ۸۰ تایی شدیممم
و خیلی خوشحالم
چون بچه های خوبی بودید شرط رو پایین گذاشتم هااا
همین دوستون دارم
بوس بوس
پارت دو
چویا:صبح چشمامو باز کردم
دیدم که موری سان بالای سرمه
خیلی خوشحال شدم
یادم افتاد که دیشب چه کاری کردم
واقعا خجالت کشیدم
موری سان گفت بلند شو کیوکا از دیشبه منتظرته
دیشب دید که بیهوشی تا صبح منتظرت بود بالا سرت وایساده بود
که یه ساعت پیش خوابش برد
اما بهش گفتم که تا بیدار شدی اونم بیدار شد
حالا بدو بلند شو برو پیشش
خواستم بلند شم
دیدم نمیتونم راه برم
موری:وایسا کمکت کنم
چویا:ن.نه خودم میتونم
(علامت چویا:* علامت موری:+)
+اوکی
*دو قدم که راه رفتم درد غیر قابل تحملی زیر شکممو فرا گرفت
پاهام شل شد و به زمین افتادم
موری سان اومد بغلم کردم و گفت
خوبی؟؟ چیزیت نشد؟
*ن.نه خ.خوب نیستم(بغض)
+چویا نمیدونم الان موقعیتش باشه یا نه ولی
یه مشتری تورو ۶ ماه اجاره کرده
*ش.شیش ماه؟؟
م.موری سان من تحمل ندارم مگه یه پسر ۱۴ ساله چقدر میتونه دووم بیاره
+هیس هیسس
مگه نمیخوای پولدار شی
مگه نمیخوای واسه ی کیوکا لباس نو بخری
*م.میخوام
میشه بیشتر بگیر راجبع این مشتری؟
+متمعنی؟
*آ.آره
+خب این مشتری اسمش هست......
شرط:۱۰ تا لایک
۸۱ تا فالور
اینم از پارت جدید
آقا من هنوز توی شُکم که ۸۰ تایی شدیممم
و خیلی خوشحالم
چون بچه های خوبی بودید شرط رو پایین گذاشتم هااا
همین دوستون دارم
بوس بوس
۸.۶k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.