وقتی ازت جدا میشه ولی...، تک پارتی سونگمین
خب اول بگم چون بچه خیلی خوبیم گفتم پارت بدم حمایت کن وگرنه شب میام تو خوابتا🔪
خب شروع
///ا. ت ویو
الان 3 هفته از کات منو سونگمین گذشته، تو این زمان با بقیه ی پسرا در ارتباط بودم و حتی از چان پرسیدم که چرا ازم جدا شد و تنها جوابی که از چان و حتی بقیه ی اعضا گرفتم(نمیدونم ) بود.
امروز به کمپانی رفتم و تو راه سونگمین رو دیدم خواستم چیزی بگم که بدون اینکه حتی نگام کنه از کنارم رد شد
امروز با پسرا تمرین داشتیم واسه همکاریمون که قرار شد من با اسکیزی کامبک بدم و...
11شب*
ا.ت:واییی مردمم
چان:امروز کارتون عالی بود بچه ها
لینو:بچه ها نفری یه کاسه رامیون مهمون چانگبین
چانگبین:لینو تو کرم نریزی میمیری؟
جونگین:راست میگه هیونگ بخر برامون
ا. ت:راست میگه رامیون هایی که تو میخری مزش یچی دیگست اصلا
همع:بخررر
چانگبین:باشه بابا بیاین بریم رستوران
هیونجین:نمیشه، ممکنه شایعه ای چیزی پخش کنن، ا. ت تو برو بخر و بیار خونه
ا. ت:چرا من؟
هیونجین:چون تو از ما کمتر محبوبی کیم ا. ت
ا. ت:هی مستر هوانگ من فامیلیم جانگ هستش ها
سونگمین لبخند دردناکی میزنه سرشو میندازه پایین
هیونجین:ما هنوزم شیپتون میکنیم
ا. ت:همه چی بین ما تموم شده هیون
هیون:باشه باشه حالا برو بخر بیا تا نمردیم از گشنگی
ا.ت:هوف باشه
اعضا تو کمپانی موندن، قرار شد همونجا بخوریم اخرش
رفتم سمت سوپری نزدیک کمپانی لی خیلی خلوت و تاریک بود، داشت منو میترسوند
یهو دستی رو شونم حس کردم
فکر کردم دزده و واسه همین یه مشت محکم نثارش کردم
اون..... س.... سس..... سونگمینهههههههههه
ا. ت:سو... سونگمینا
سونگمین:خانم کیم ا. ت مگه نگفتم آنقدر خشن نباش.....
/////ویو راوی
سونگمین دوباره ا. ت رو کیم خطاب کرده بود
هنوزم فامیلیش رو اسم ا. ت میزاشتن
ا. ت:بهم نگو کیم مستر سونگمین
(بل شما تیکه کلامت ن مستره🙄)
سونگمین:راستش اومدم چون میخواستم چیزیو بهت بگم
ا. ت:من با تو هیچ حرفی ندارم
سونگمین:ولی من دارم
ا. ت:دستمو ول کننن
سونگمین:یه ساسنگ منو مجبور به کات کردن باهات کرد و گفت اگه اینکارو نکنم تورو میکشه میفهمی؟میفهمی اگه بفهمن حتی دارم باهات حرف میزنمم جونت به خطر میفته ا. ت کیم میفهمی؟
دوباره، دوباره و دوباره
اعضا و سونگمین قرار نبود عادتش نو ترک کنن و ا. ت رو همیشه با فامیلی کیم صدا میزدن، ولی ا. ت اینبار از کیم خطاب شدنش ناراحت نبود
از این ناراحت بود که سونگمین چه فشاری تحمل میکرده و حتی به جانم چیزی نگفته
ا. ت:چ... چی؟
سونگمین:ببخشید ا.ت،الان که مطمعنم ساسنگ گرفتن، خواستم بهت بگم که.... بگم که.....
اشکای مرواریدی پسر اجازه نداد حرفشو تموم کنه
ا. ت:سونگمینا ببخشید که زود قضاوت کردم میشه.... میشه گریه نکنی؟
سونگمین:من.... هق هق..... من دلتو شکوندم ا. ت. ببخشید...... هق هق... تو.... تو به خاطر من...... آنقدر با اعضا و آدما سرد شدی
آره خب این 3 هفته رو خیلی با اعضا سرد شده بودی، که سونگمینم شامل میشد، فقط چان میدونست که دلیل این سرد شدنات چیه و به اعضا هم گفت که سوتفاهم نشه
ا.ت:تو مقصر نیستی،
ا. ت سونگمین بغل کرد و سرشو رو سینش فشار داد
ا. ت:گریه نکن خب؟ من هنوزم عاشقتم باشه؟ میای دوباره مثل قبل شیم؟
سونگمین با چشای اشکی :سوال میخواد؟
ا. ت تک خنده ای کرد و لباشو کوبوند رو لبای پسرک جلوش و سریع ازش جدا شد
بعد رفتن پیش بقیه ی اعضا و جریانو واسشون تعریف کردن و....
و چند وقت بعد هم کامبک دادین
The and
حمایت؟ 🔪🔪🔪
خب شروع
///ا. ت ویو
الان 3 هفته از کات منو سونگمین گذشته، تو این زمان با بقیه ی پسرا در ارتباط بودم و حتی از چان پرسیدم که چرا ازم جدا شد و تنها جوابی که از چان و حتی بقیه ی اعضا گرفتم(نمیدونم ) بود.
امروز به کمپانی رفتم و تو راه سونگمین رو دیدم خواستم چیزی بگم که بدون اینکه حتی نگام کنه از کنارم رد شد
امروز با پسرا تمرین داشتیم واسه همکاریمون که قرار شد من با اسکیزی کامبک بدم و...
11شب*
ا.ت:واییی مردمم
چان:امروز کارتون عالی بود بچه ها
لینو:بچه ها نفری یه کاسه رامیون مهمون چانگبین
چانگبین:لینو تو کرم نریزی میمیری؟
جونگین:راست میگه هیونگ بخر برامون
ا. ت:راست میگه رامیون هایی که تو میخری مزش یچی دیگست اصلا
همع:بخررر
چانگبین:باشه بابا بیاین بریم رستوران
هیونجین:نمیشه، ممکنه شایعه ای چیزی پخش کنن، ا. ت تو برو بخر و بیار خونه
ا. ت:چرا من؟
هیونجین:چون تو از ما کمتر محبوبی کیم ا. ت
ا. ت:هی مستر هوانگ من فامیلیم جانگ هستش ها
سونگمین لبخند دردناکی میزنه سرشو میندازه پایین
هیونجین:ما هنوزم شیپتون میکنیم
ا. ت:همه چی بین ما تموم شده هیون
هیون:باشه باشه حالا برو بخر بیا تا نمردیم از گشنگی
ا.ت:هوف باشه
اعضا تو کمپانی موندن، قرار شد همونجا بخوریم اخرش
رفتم سمت سوپری نزدیک کمپانی لی خیلی خلوت و تاریک بود، داشت منو میترسوند
یهو دستی رو شونم حس کردم
فکر کردم دزده و واسه همین یه مشت محکم نثارش کردم
اون..... س.... سس..... سونگمینهههههههههه
ا. ت:سو... سونگمینا
سونگمین:خانم کیم ا. ت مگه نگفتم آنقدر خشن نباش.....
/////ویو راوی
سونگمین دوباره ا. ت رو کیم خطاب کرده بود
هنوزم فامیلیش رو اسم ا. ت میزاشتن
ا. ت:بهم نگو کیم مستر سونگمین
(بل شما تیکه کلامت ن مستره🙄)
سونگمین:راستش اومدم چون میخواستم چیزیو بهت بگم
ا. ت:من با تو هیچ حرفی ندارم
سونگمین:ولی من دارم
ا. ت:دستمو ول کننن
سونگمین:یه ساسنگ منو مجبور به کات کردن باهات کرد و گفت اگه اینکارو نکنم تورو میکشه میفهمی؟میفهمی اگه بفهمن حتی دارم باهات حرف میزنمم جونت به خطر میفته ا. ت کیم میفهمی؟
دوباره، دوباره و دوباره
اعضا و سونگمین قرار نبود عادتش نو ترک کنن و ا. ت رو همیشه با فامیلی کیم صدا میزدن، ولی ا. ت اینبار از کیم خطاب شدنش ناراحت نبود
از این ناراحت بود که سونگمین چه فشاری تحمل میکرده و حتی به جانم چیزی نگفته
ا. ت:چ... چی؟
سونگمین:ببخشید ا.ت،الان که مطمعنم ساسنگ گرفتن، خواستم بهت بگم که.... بگم که.....
اشکای مرواریدی پسر اجازه نداد حرفشو تموم کنه
ا. ت:سونگمینا ببخشید که زود قضاوت کردم میشه.... میشه گریه نکنی؟
سونگمین:من.... هق هق..... من دلتو شکوندم ا. ت. ببخشید...... هق هق... تو.... تو به خاطر من...... آنقدر با اعضا و آدما سرد شدی
آره خب این 3 هفته رو خیلی با اعضا سرد شده بودی، که سونگمینم شامل میشد، فقط چان میدونست که دلیل این سرد شدنات چیه و به اعضا هم گفت که سوتفاهم نشه
ا.ت:تو مقصر نیستی،
ا. ت سونگمین بغل کرد و سرشو رو سینش فشار داد
ا. ت:گریه نکن خب؟ من هنوزم عاشقتم باشه؟ میای دوباره مثل قبل شیم؟
سونگمین با چشای اشکی :سوال میخواد؟
ا. ت تک خنده ای کرد و لباشو کوبوند رو لبای پسرک جلوش و سریع ازش جدا شد
بعد رفتن پیش بقیه ی اعضا و جریانو واسشون تعریف کردن و....
و چند وقت بعد هم کامبک دادین
The and
حمایت؟ 🔪🔪🔪
۷.۵k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.