چندپارتی وقتی حامله ای
پارت ۹
که ی چیز محکم خورد تو سرم
ویو یونگی
داشتم میرفتم میوه فروشی که دکتر زنگ زد
_سلام
د.سلام
د.خوب میدونی چیه جواب آزمایش با یکی دیگه جابه جا شده و اون بچه مال خودتونه
_چی واقعا بچه مال خودمه
د.بله
_ممنون خداحافظ
د.خداحافظ
یونگی با ذوق به سمت ماشین رفت اما کسی نبود
_ات با من شوخی نکن
یادم افتاد روی گوشیش جی پی اس وصله سری رفتم نگا کردم دیدم داره به سمت جنگل میره سریع به سمت آدرس رفتم
ویو ات
داشتن به سمت جنگل میرفتن منم خودمو زده بودم به خواب تا فکر کنن بیهوشم
مرده.خوب اینو ببرید تو اتاق شکنجه
اتاق شکنجه چرا
داشت منو ب.غل میکرد
+خودم میام
مرده.نمیشه ببریدش
منو بردن توی ی اتاق ترسناک
+چی کار میکنی
مرده .از مین میخام پول بگیرم
+اون نمیده
مرده.چرا
+اون به فکرمم نی
مرده.چرا
+میشه انقدر سوال نپرسی
مرده.نه
ویو یونگی
داشتم میرفتم که.....
#چندپارتی
که ی چیز محکم خورد تو سرم
ویو یونگی
داشتم میرفتم میوه فروشی که دکتر زنگ زد
_سلام
د.سلام
د.خوب میدونی چیه جواب آزمایش با یکی دیگه جابه جا شده و اون بچه مال خودتونه
_چی واقعا بچه مال خودمه
د.بله
_ممنون خداحافظ
د.خداحافظ
یونگی با ذوق به سمت ماشین رفت اما کسی نبود
_ات با من شوخی نکن
یادم افتاد روی گوشیش جی پی اس وصله سری رفتم نگا کردم دیدم داره به سمت جنگل میره سریع به سمت آدرس رفتم
ویو ات
داشتن به سمت جنگل میرفتن منم خودمو زده بودم به خواب تا فکر کنن بیهوشم
مرده.خوب اینو ببرید تو اتاق شکنجه
اتاق شکنجه چرا
داشت منو ب.غل میکرد
+خودم میام
مرده.نمیشه ببریدش
منو بردن توی ی اتاق ترسناک
+چی کار میکنی
مرده .از مین میخام پول بگیرم
+اون نمیده
مرده.چرا
+اون به فکرمم نی
مرده.چرا
+میشه انقدر سوال نپرسی
مرده.نه
ویو یونگی
داشتم میرفتم که.....
#چندپارتی
۱۱.۷k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.