رز شکسته پارت سوم
صاز زبان یوری
از خواب بیدار شدم رفتم دست و صورتمو شستم میخواستم برم بیرون که پدرم درو باز کرد گفتم :بله کاری دارین؟
*امروز یه نفر ساعت ۳ عصر میاد دنبالت آماده شو
×اما
* کاری که گفتمو بکن
×چشم
ساعت ۳ عصر
از زبان هیونجین
وایساده بودم دم در خونش که یهو باز شد یه دختر خیلی خوشگل اومد بیرون به چشمام خیره شد گفتم :کایل پولو بهش بده
کایل :چشم ارباب
_ بیا سوار شو
×چشم
سوار ماشین شدیم ،تو راه بودیم که پرسید:چرا من باید دنبال شما بیام؟
_ خب پدرت سر تو شرط بست و باخت و تو مال منی
× خب من باید چیکار کنم؟
_ خب تو باید فعلا تو خونه ی من کار کنی
× اممم باشه
_ در ضمن از این به بعد بهم بگو ارباب
× بله ارباب
_ افرین دختر خوبی هستی
×ممنون!
ادامه بدم یا ندم
از خواب بیدار شدم رفتم دست و صورتمو شستم میخواستم برم بیرون که پدرم درو باز کرد گفتم :بله کاری دارین؟
*امروز یه نفر ساعت ۳ عصر میاد دنبالت آماده شو
×اما
* کاری که گفتمو بکن
×چشم
ساعت ۳ عصر
از زبان هیونجین
وایساده بودم دم در خونش که یهو باز شد یه دختر خیلی خوشگل اومد بیرون به چشمام خیره شد گفتم :کایل پولو بهش بده
کایل :چشم ارباب
_ بیا سوار شو
×چشم
سوار ماشین شدیم ،تو راه بودیم که پرسید:چرا من باید دنبال شما بیام؟
_ خب پدرت سر تو شرط بست و باخت و تو مال منی
× خب من باید چیکار کنم؟
_ خب تو باید فعلا تو خونه ی من کار کنی
× اممم باشه
_ در ضمن از این به بعد بهم بگو ارباب
× بله ارباب
_ افرین دختر خوبی هستی
×ممنون!
ادامه بدم یا ندم
۷.۵k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.