ماه و خورشید
پارت 55
هیونجین: خب
کوک: یک نفر بود اونجا به نام لی جونگته اون بهم یاد داد گفت یه شاگرد دیگه هم داشته ولی بخاطر کشتن چند نفر اعدام شد و من نفهمیدم شاگردش کی بوده و جرمم هیچی بود همینطوری پدرخوندم فرستادم زندان
پی دی نیم: بهتره برم بمیرم خب کارتون تمومه برید
ته: لی جونگته؟
کوک: اره
ته: من شاگردش بودم
کوک: پس گفتش درست بود که تو اینده میبینمت خب خداحافظ
ته: اهان پیش دکتر بودم گفتن میتونن تومورمو عمل کنن
فیلیکس: وایسا تو تکمور مغزی داری
ته: اوه اره چند روز دیگه هم باید عمل کنم خب خداحافظ
با تهیونگ رعتیم خونه ی پدرو مادر من
جیا: مامان هیچی پیدا نکردم عه سلام
رفتم تو اتاقم
کوک: تو اینتو دنبال چی بودین
دوهی: دنبال عمت
م. تهیونگ: عروس من عمشما
کوک: عه پس تو پسر عممی
ته: پس توهم پسر داییمی
سونمی: خبر نداشتین
دیا: پاپی کوچولو مال من شد
ته: کوک مال منه و تنها کسی که بهش میگه پاپی منم.. عربده..
دیا: مـ... مامان هق .. گریه..
سوهو: با بچه درست رفتار کن تهیونگ
ته: این پاپیه منه و قرار نیست پاپیه کسی بشه کیم سوهو
سوهو: اوکی اوکی مال خودت
ته: فهمیدی دیا مال منه
کوک: اروم باش تهیونگ من مال توعم اوکی ببین جلوتم من مال توعم
ته: قرارم نیست برای کس دیگه ای باشی
محکم بغلم کرد
کوک: اخ تهیونگ دستم
سرشو تو گردنم فرو کرد و عمیق دم گرفت
کوک: ببین نعنات کنارته اروم باش
ته: ارومم
سوهو: تو تاریخ ثبت کنین دلیل ارامش کیم تهیونگ جئون جونگکوک
ته: تا دهنتو به هم ندوختم خفه شو سوهو
نارا: تهیونگ هیونگته درست صحبت کن
ته: میام دهن توهم بهم میدوزم.. داد..
کوک: پنج دقیفه زبون به دهن بگیرین تهیونگ بیا بریم تو اتاق من اینا قرار نیست اروم بمونن
دستشو گرفتم و بردمش تو اتاق خودم
ته: کوک فقط ببوسم فقط همین چون اگه من شروع کنم قرار نیست سالم بمونی
خیلی اروم رفتم سمتش و بوسیدمش خوشبختانه داشت اروم میشد
۲ مین بعد
ته: ممنونم نعنا
کوک: چرا انقدر سرمن عصبانی میشی من مال توعم
ته: چون بهت مبتلام
رفتیم برون و دیا اومد سمتم و بغلم کرد که تهیونگ انداختش اون ور
ته: بهت گفته بودم به اموال من نزدیک نشی و اموال من خلاصه میشه تو سه چیز تختم سیگارم و مهم ترینش پسرم اوکی دیا
دیا: سنگدل
ته: هستم پس گمشو پیش مادرت
هانا: جمله کینگی جیا بنویس حفظش کردم
جیا: بگو
هانا: بهت گفته بودم به اموال من نزدیک نشی
جیا: خب
هانا: و اموال من خلاصه میشه تو سه چیز
جیا: خب
هانا: تختم، سیگارم و
جیا: پسرممو به قرمز مینویسم
کوک: پشمام جدا
ته: اره پاپیه خوشگلم بلنوم کرد
کوک: اوکی اوکی بزارم زمین
دیا: پس بزار دوستش باشم
ته: نخیر نمیزارم
دیا: زن که نیست بهش بگم زن دایی خب پس چی بهش بگم
ته: جناب کیم
نارا:....
هیونجین: خب
کوک: یک نفر بود اونجا به نام لی جونگته اون بهم یاد داد گفت یه شاگرد دیگه هم داشته ولی بخاطر کشتن چند نفر اعدام شد و من نفهمیدم شاگردش کی بوده و جرمم هیچی بود همینطوری پدرخوندم فرستادم زندان
پی دی نیم: بهتره برم بمیرم خب کارتون تمومه برید
ته: لی جونگته؟
کوک: اره
ته: من شاگردش بودم
کوک: پس گفتش درست بود که تو اینده میبینمت خب خداحافظ
ته: اهان پیش دکتر بودم گفتن میتونن تومورمو عمل کنن
فیلیکس: وایسا تو تکمور مغزی داری
ته: اوه اره چند روز دیگه هم باید عمل کنم خب خداحافظ
با تهیونگ رعتیم خونه ی پدرو مادر من
جیا: مامان هیچی پیدا نکردم عه سلام
رفتم تو اتاقم
کوک: تو اینتو دنبال چی بودین
دوهی: دنبال عمت
م. تهیونگ: عروس من عمشما
کوک: عه پس تو پسر عممی
ته: پس توهم پسر داییمی
سونمی: خبر نداشتین
دیا: پاپی کوچولو مال من شد
ته: کوک مال منه و تنها کسی که بهش میگه پاپی منم.. عربده..
دیا: مـ... مامان هق .. گریه..
سوهو: با بچه درست رفتار کن تهیونگ
ته: این پاپیه منه و قرار نیست پاپیه کسی بشه کیم سوهو
سوهو: اوکی اوکی مال خودت
ته: فهمیدی دیا مال منه
کوک: اروم باش تهیونگ من مال توعم اوکی ببین جلوتم من مال توعم
ته: قرارم نیست برای کس دیگه ای باشی
محکم بغلم کرد
کوک: اخ تهیونگ دستم
سرشو تو گردنم فرو کرد و عمیق دم گرفت
کوک: ببین نعنات کنارته اروم باش
ته: ارومم
سوهو: تو تاریخ ثبت کنین دلیل ارامش کیم تهیونگ جئون جونگکوک
ته: تا دهنتو به هم ندوختم خفه شو سوهو
نارا: تهیونگ هیونگته درست صحبت کن
ته: میام دهن توهم بهم میدوزم.. داد..
کوک: پنج دقیفه زبون به دهن بگیرین تهیونگ بیا بریم تو اتاق من اینا قرار نیست اروم بمونن
دستشو گرفتم و بردمش تو اتاق خودم
ته: کوک فقط ببوسم فقط همین چون اگه من شروع کنم قرار نیست سالم بمونی
خیلی اروم رفتم سمتش و بوسیدمش خوشبختانه داشت اروم میشد
۲ مین بعد
ته: ممنونم نعنا
کوک: چرا انقدر سرمن عصبانی میشی من مال توعم
ته: چون بهت مبتلام
رفتیم برون و دیا اومد سمتم و بغلم کرد که تهیونگ انداختش اون ور
ته: بهت گفته بودم به اموال من نزدیک نشی و اموال من خلاصه میشه تو سه چیز تختم سیگارم و مهم ترینش پسرم اوکی دیا
دیا: سنگدل
ته: هستم پس گمشو پیش مادرت
هانا: جمله کینگی جیا بنویس حفظش کردم
جیا: بگو
هانا: بهت گفته بودم به اموال من نزدیک نشی
جیا: خب
هانا: و اموال من خلاصه میشه تو سه چیز
جیا: خب
هانا: تختم، سیگارم و
جیا: پسرممو به قرمز مینویسم
کوک: پشمام جدا
ته: اره پاپیه خوشگلم بلنوم کرد
کوک: اوکی اوکی بزارم زمین
دیا: پس بزار دوستش باشم
ته: نخیر نمیزارم
دیا: زن که نیست بهش بگم زن دایی خب پس چی بهش بگم
ته: جناب کیم
نارا:....
۶.۶k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.