فیک جی هوپ ( عشق حقیقی ) پارت ۲
ا.ت : یهو دیانا زنگ زد و بهم گفت که دختر من فهمیدم که جی هوپ عاشقت شده...
_ یعنی چی ؟
_ عاشقت شده دیگه !
_ نمیشه من فقط ۴ روز اینجا کار میکنم !
_ ببین این عاشقته دیوونته ( اون فامیلمونه )
_ باشه خوبه که گفتی من دیگه برم !
_ بای !
_ بای
( بعد مرخصی )
بلند شدم از خواب لباس کارم رو پوشیدم و سوار ماشینم شدم و
رفتم ...
( ۱ ساعت بعد )
کلی کار سرم ریخته بود که یکی از همکارا اومد و بهم گفت ا.ت خانم این برگه رو تیک بزن و بده به آقا جی هوپ ...
رفتم اتاق آقا جی هوپ و برگه رو بهش دادم و بعد از جاش بلند شد و
اومد سمتم و من آنقدر عقب رفتم که خوردم به صندلی
بعد بهم گفت تو زیباییت منو حیرت زده کرده و اومد دستاش رو دور کمرم پیچید و بعد لباش رو به لبام نزدیک کرد.
من با دستام هولش دادم و با گریه رفتم از بانک بیرون.
وقتی رسیدم خونه ی راست رفتم اتاقم و مشتم رو هی می زدم به دیوار که یهو ...
_ یعنی چی ؟
_ عاشقت شده دیگه !
_ نمیشه من فقط ۴ روز اینجا کار میکنم !
_ ببین این عاشقته دیوونته ( اون فامیلمونه )
_ باشه خوبه که گفتی من دیگه برم !
_ بای !
_ بای
( بعد مرخصی )
بلند شدم از خواب لباس کارم رو پوشیدم و سوار ماشینم شدم و
رفتم ...
( ۱ ساعت بعد )
کلی کار سرم ریخته بود که یکی از همکارا اومد و بهم گفت ا.ت خانم این برگه رو تیک بزن و بده به آقا جی هوپ ...
رفتم اتاق آقا جی هوپ و برگه رو بهش دادم و بعد از جاش بلند شد و
اومد سمتم و من آنقدر عقب رفتم که خوردم به صندلی
بعد بهم گفت تو زیباییت منو حیرت زده کرده و اومد دستاش رو دور کمرم پیچید و بعد لباش رو به لبام نزدیک کرد.
من با دستام هولش دادم و با گریه رفتم از بانک بیرون.
وقتی رسیدم خونه ی راست رفتم اتاقم و مشتم رو هی می زدم به دیوار که یهو ...
۶.۴k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.