فیک شوگا ( عشق ممنوعه ی من ) پارت 25
با حوله روی دوشش اومد و گفت:واو .....نمیدونستم ازین کاراهم بلدی
گفتم:حالا دیگه میدونی ...بیا بشین دیگ
اومد نشست و صبحانمونو خوردیم و من ظرفارو جمع کردم و گذاشتم تو ماشین ظرف شویی رفتم نشستم روی مبل تک نفره شو روی مبل سه نفره ای که یک میز جلوش بود نشسته بود و پاهاشو گذاشته بود روی میز جلش و سرش تو گوشی بود ومعلوم بود داره با یکی چت میکنه
با ناله گفتم:یاااااا…..من حوصلم سر رفتتت.بیا یه کاری کنیم
شوگا بدون اینکع بهم نگا کنه گفت:خب برو ویلارو بگرد چمیدونم یه کاری بکن من الان سرم شلوغه
کنجکاو شدم بدونم کیه که ایقدر داره باهاش چت میکنه یواشکی بلند شدم و رفتم پشتش و دیدم کهداره با یک دخت ر چت میکنه عصبانی شدم و بلند گفتم:یاااا.....چرا داری بایک دختر وقتی پیش منی چت میکنی؟
شوگا با تعجب نگاهم کرد و بلند شدو گفت:چرا اینقدر داد میزنی بعدشم مگه تو وکیل وسیع منی؟
گفتم:وقتی پیش منی نباید با کسیباشی ....فهمیدی؟(داد)
گفت مگه تو دوست دخترمی چرا اینقدر غیرتی میشی؟(خنده)
اعصابم خورد شد که اینجوری باهام حرف زد و رفتم پارچ رو از روی میز برداشتم وریختم روش کل بدنش خیس خیس شده بود گوشیشو انداخت رو مبل و دوید دنبالم و منم فرار میکردم میخواستم از ویلا برم بیرون و رسیدم به در که دیدم در قفله و باز نمیشع یادم اومد که دیشب قفلش کردم وقتی برگشتم شوگا توی چند میلی متریم با موهای خیس جذاب و لباسای خیس بود اومدم از سمت جپ یا راستم برم که قفلم کرد سرجام و خودشو بهم چسبوند قشنگ میتونستم بدنش رو حس کنم
گفتم:شوگااااا......دارم اذیت میشم
گفت:میخوام یه چیزی بت بگم........من ازت خوشم اومده
تعجب کردم و خواستم چیزی بگم که لبشو کوبید به لبم و میک میزد همکاری نمیکردم اما از طعم لباش خوشم اومد یادم اومد که نباید وابسته بشم ویهو هلش دادم عقب گفت:لبای خوشمزه ای داری بیبی دروغ نگم منم خوشم اومده بود ازش
با داد گفتم:چکار میکنی؟رفتم جلو و یه سیلی بهش زدم و ادامه دادم :میدونی واسه یه دختر چقدر بوسه اول مهمه؟ اره؟ سریع بدون اینکه حرفی بزنه رفتم تو اتاق و کلید درو برداشتم ....
منتظر پارت بعدی باشید:)
گفتم:حالا دیگه میدونی ...بیا بشین دیگ
اومد نشست و صبحانمونو خوردیم و من ظرفارو جمع کردم و گذاشتم تو ماشین ظرف شویی رفتم نشستم روی مبل تک نفره شو روی مبل سه نفره ای که یک میز جلوش بود نشسته بود و پاهاشو گذاشته بود روی میز جلش و سرش تو گوشی بود ومعلوم بود داره با یکی چت میکنه
با ناله گفتم:یاااااا…..من حوصلم سر رفتتت.بیا یه کاری کنیم
شوگا بدون اینکع بهم نگا کنه گفت:خب برو ویلارو بگرد چمیدونم یه کاری بکن من الان سرم شلوغه
کنجکاو شدم بدونم کیه که ایقدر داره باهاش چت میکنه یواشکی بلند شدم و رفتم پشتش و دیدم کهداره با یک دخت ر چت میکنه عصبانی شدم و بلند گفتم:یاااا.....چرا داری بایک دختر وقتی پیش منی چت میکنی؟
شوگا با تعجب نگاهم کرد و بلند شدو گفت:چرا اینقدر داد میزنی بعدشم مگه تو وکیل وسیع منی؟
گفتم:وقتی پیش منی نباید با کسیباشی ....فهمیدی؟(داد)
گفت مگه تو دوست دخترمی چرا اینقدر غیرتی میشی؟(خنده)
اعصابم خورد شد که اینجوری باهام حرف زد و رفتم پارچ رو از روی میز برداشتم وریختم روش کل بدنش خیس خیس شده بود گوشیشو انداخت رو مبل و دوید دنبالم و منم فرار میکردم میخواستم از ویلا برم بیرون و رسیدم به در که دیدم در قفله و باز نمیشع یادم اومد که دیشب قفلش کردم وقتی برگشتم شوگا توی چند میلی متریم با موهای خیس جذاب و لباسای خیس بود اومدم از سمت جپ یا راستم برم که قفلم کرد سرجام و خودشو بهم چسبوند قشنگ میتونستم بدنش رو حس کنم
گفتم:شوگااااا......دارم اذیت میشم
گفت:میخوام یه چیزی بت بگم........من ازت خوشم اومده
تعجب کردم و خواستم چیزی بگم که لبشو کوبید به لبم و میک میزد همکاری نمیکردم اما از طعم لباش خوشم اومد یادم اومد که نباید وابسته بشم ویهو هلش دادم عقب گفت:لبای خوشمزه ای داری بیبی دروغ نگم منم خوشم اومده بود ازش
با داد گفتم:چکار میکنی؟رفتم جلو و یه سیلی بهش زدم و ادامه دادم :میدونی واسه یه دختر چقدر بوسه اول مهمه؟ اره؟ سریع بدون اینکه حرفی بزنه رفتم تو اتاق و کلید درو برداشتم ....
منتظر پارت بعدی باشید:)
۱.۴k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.