پارت ۲۱

کوروش. شاید من خواستمش..... مشکلی که نداری
آرمین. نه مال خودت... همین الان برش دار ببر تو اتاق خوابه خوابیده
کوروش بلند شد و رفت سمت اتاق خواب، آروم درو باز کرد بوی عطر نرم و لطیف دختر که تو هوا پخش شده بود از خود بیخودش میکرد پاهاشو کشوند دنبال خودش و رفت بالای سرش تا ببینتش، اون دختر معرکه بود از زیبایی و لطافت صورت دخترک کوروش حرفی براش نموند، پا تند کرد سمت در اتاق خواب و بیرون رفت. بدون تردید محکم گفت
کوروش. من میخوامش بدش بهم، اما.... نمیخوام ازم متنفر بشه اون حتما دیگه باتو حرف نمیزنه و باهات هرجوری شده کات میکنه، بعدش رو دیگه لازم نیست بدونی همین کافیه، درضمن بکارتشو ترمیم کن شاید پیشنهاد منو قبول نکرد نزار آینده ش خراب بشه
(خبببب عزیزان تا اینجای ماجرا رو اومدیم باهم و فهمیدیم که این موضوع تا اینجا ادامه داشته، حالا یه توضیح و بیوگرافی از کوروش بگیم کوروش یه رپر زیرزمینیه و به صورت غیر مجاز فعالیت میکنه ولی بعد از این ماجرا.......)
آرمین که فهمیده چقدر کار اشتباهی در حق یه دختر ۱۶ ساله کرده میخواد اونو با یه پسری که با خودش چندان اختلاف زیادی نداره آشنا کنه هم اینکه دیگه مجبور نیست تو رابطه هاش مراقبش باشه(به دلیل اختلاف سن یکسری مشکلات.... به وجود میان) و آسیبی بهش وارد نشه. صبح شد مافیا ها توسط شهروندا از بازی اخراج شدن (هاهاهاها😂جهت شوخی عزیزان )