فیک جین (My sweet love) part16
رفتم پیش استاد و برگه رو دادم و از کلاس رفتم بیرون
بقیه کلاساعم گذشت و بالاخره برگشتیم خابگاه ساعت ۶ بود و مهمونی ساعت ۸ پس سریع رفتم یه دوش گرفتم و لباس سفیدمو پوشیدم لاک مشکیمو زدم و یه ارایش کم کردم کفشای خوشگل مشکی مو پوشیدم و کیف مشکیمم انداختم رو شونم کلا استایلم از رنگای مورد علاقم تشکیل شده بود سفید و مشکی ادکلن تازه مم زدم و از اتاق رفتم بیرون که جین و ندیدم هوفف اینکه هنو حاضر نشده
بونجی: جینننن..... جینننن
جین: اومدم اومدم
جین ویو: از اتاق رفتم بیرون و وقتی یونجیو دیدم یه لحظه دهنم وا موند بیش از حد زیبا شده بود و این زیبایی بیش از حدش داشت دیوونم میکرد
یونجی ویو:
وقتی جین و دیدم یه لحظه کپ کردم اون واقن جذاب شده بود قشنگ قصد داشت من و بکشه
رفتیم و تو ماشین جین نشستیم تو راه هیچ حرفی نزدیم و وقتی رسیدیم جین گفت
جین: یونجی حواست هست دیگه
یونجی: به چی؟
جین: اینکه تو دوست دخترمی...طبیعی رفتار کن خب؟
یونجی: باشه بابا
جین زودتر پیاده شد منم تا میخواستم در و باز کنم
لایک=۱۴
کامنت=۱۶
بقیه کلاساعم گذشت و بالاخره برگشتیم خابگاه ساعت ۶ بود و مهمونی ساعت ۸ پس سریع رفتم یه دوش گرفتم و لباس سفیدمو پوشیدم لاک مشکیمو زدم و یه ارایش کم کردم کفشای خوشگل مشکی مو پوشیدم و کیف مشکیمم انداختم رو شونم کلا استایلم از رنگای مورد علاقم تشکیل شده بود سفید و مشکی ادکلن تازه مم زدم و از اتاق رفتم بیرون که جین و ندیدم هوفف اینکه هنو حاضر نشده
بونجی: جینننن..... جینننن
جین: اومدم اومدم
جین ویو: از اتاق رفتم بیرون و وقتی یونجیو دیدم یه لحظه دهنم وا موند بیش از حد زیبا شده بود و این زیبایی بیش از حدش داشت دیوونم میکرد
یونجی ویو:
وقتی جین و دیدم یه لحظه کپ کردم اون واقن جذاب شده بود قشنگ قصد داشت من و بکشه
رفتیم و تو ماشین جین نشستیم تو راه هیچ حرفی نزدیم و وقتی رسیدیم جین گفت
جین: یونجی حواست هست دیگه
یونجی: به چی؟
جین: اینکه تو دوست دخترمی...طبیعی رفتار کن خب؟
یونجی: باشه بابا
جین زودتر پیاده شد منم تا میخواستم در و باز کنم
لایک=۱۴
کامنت=۱۶
۷.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.