فیک میتونم عاشقت بشم پ۱۰
+هییییی کوچولو خودتی و هفت جدته فهمیدییییی؟
جان:باشه باشه غلط کردم ولم کن
+خوبه
موهاشو ول کردم که با نفرت بهم نگاه کرد زیر لب چیزی زمزمه کرد
+بله؟؟؟؟
جان:هیچی عزیزم...گفتم بفرمایین سوار ماشین بشین
+آفرین
پشت ماشین نشستم و چِشَم به جونگ کوک که داشت با پوزخند بهم نگاه میکرد خورد بهش چشم غره رفتم و به پنجره خیره شدم
&بفرمایین رسیدیم
جونگ کوک از ماشین پیاده شد و من منتظر موندم تا خودش درو باز کنه
&ا.ت کو؟
جان:من چه بدونم
&آه خدا این چش شده داخل ماشینه برو درو واسش باز کن
جان:ببخشیداااا منو نوکر فرض کردی؟
&بدو داداش بخاطر من کمی حوصله داشته باش
جان:اوف فقط بخاطر تو
&آفرین به داداش خودم
بلاخره اومد و درو برام باز کرد
منم با چشم غره رفتم و دست جونگ کوک رو گرفتم و به سمت خونه رفتیم
+واووو خونه خودته؟
&اوهوم
+خیلی جالبه
جان:البته خونه بنده هم هست
+خونت خیلی قشنگه کوکی
جان:ای خدا این دختر چی بود که به ما دادی
&صبر کن ببینم تو منو چی صدا کردی؟
+هوم؟چی صدا کردم؟
&ک..کوکی؟
+اوهوم
&یاااا ا.ت سارانگه
+می تو...ما رفتیم بخوابیم جان توهم برو به کارات برس
جان:چشم فرمانده
#جونگ کوک
چند سال میگذره و ما به خوبی زندگی میکنیم آلیا بخاطر مریضی که داشت فوت کرده بودو بعد چند سال آلیس با تهیونگ تو رابطه بودن و بلاخره تصمیم گرفتن که ازدواج کنن امروزم مراسم ازدواجشون هست و منو همسرم ا.ت به بهترین و بزرگترین تالار کره میریم
عروسی مین آلیس و کیم تهیونگ
&بیب آماده ای؟
+چند لحظه صبر کن
&عجله نکن بیب
+نمیگفتی هم میدونستم...اومدم بریم
ا.ت از اتاق خواب بیرون اومدو منو تو حالت کنجکاو تو سالن دید
+بریم؟
&تو چرا انقدر زیبایی؟من از زیباییت دارم میمیرم
+یااااا خجالتم نده
&بریم
+راستی توهم خیلی خوشگل شدیا
&تو از من بهتری لیدی...بدو بریم تا دیر نشده ناسلامتی تو خواهر عروسیا باید زودتر بری
+راس میگی بریم...
The end.............................................................
عا راستی بچه ها فیک بعدی درمورد تهیونگ میشه که خیلی از بازیگر های کره ای هم داخل فیک نقش دارن ولی سن و فامیلشون رو تغییر میدم لطفانم فکر نکنین من شیپر هستم دوستون دارم بوش به کله مبارکتون بابایییی🥺🫂🔮💙
جان:باشه باشه غلط کردم ولم کن
+خوبه
موهاشو ول کردم که با نفرت بهم نگاه کرد زیر لب چیزی زمزمه کرد
+بله؟؟؟؟
جان:هیچی عزیزم...گفتم بفرمایین سوار ماشین بشین
+آفرین
پشت ماشین نشستم و چِشَم به جونگ کوک که داشت با پوزخند بهم نگاه میکرد خورد بهش چشم غره رفتم و به پنجره خیره شدم
&بفرمایین رسیدیم
جونگ کوک از ماشین پیاده شد و من منتظر موندم تا خودش درو باز کنه
&ا.ت کو؟
جان:من چه بدونم
&آه خدا این چش شده داخل ماشینه برو درو واسش باز کن
جان:ببخشیداااا منو نوکر فرض کردی؟
&بدو داداش بخاطر من کمی حوصله داشته باش
جان:اوف فقط بخاطر تو
&آفرین به داداش خودم
بلاخره اومد و درو برام باز کرد
منم با چشم غره رفتم و دست جونگ کوک رو گرفتم و به سمت خونه رفتیم
+واووو خونه خودته؟
&اوهوم
+خیلی جالبه
جان:البته خونه بنده هم هست
+خونت خیلی قشنگه کوکی
جان:ای خدا این دختر چی بود که به ما دادی
&صبر کن ببینم تو منو چی صدا کردی؟
+هوم؟چی صدا کردم؟
&ک..کوکی؟
+اوهوم
&یاااا ا.ت سارانگه
+می تو...ما رفتیم بخوابیم جان توهم برو به کارات برس
جان:چشم فرمانده
#جونگ کوک
چند سال میگذره و ما به خوبی زندگی میکنیم آلیا بخاطر مریضی که داشت فوت کرده بودو بعد چند سال آلیس با تهیونگ تو رابطه بودن و بلاخره تصمیم گرفتن که ازدواج کنن امروزم مراسم ازدواجشون هست و منو همسرم ا.ت به بهترین و بزرگترین تالار کره میریم
عروسی مین آلیس و کیم تهیونگ
&بیب آماده ای؟
+چند لحظه صبر کن
&عجله نکن بیب
+نمیگفتی هم میدونستم...اومدم بریم
ا.ت از اتاق خواب بیرون اومدو منو تو حالت کنجکاو تو سالن دید
+بریم؟
&تو چرا انقدر زیبایی؟من از زیباییت دارم میمیرم
+یااااا خجالتم نده
&بریم
+راستی توهم خیلی خوشگل شدیا
&تو از من بهتری لیدی...بدو بریم تا دیر نشده ناسلامتی تو خواهر عروسیا باید زودتر بری
+راس میگی بریم...
The end.............................................................
عا راستی بچه ها فیک بعدی درمورد تهیونگ میشه که خیلی از بازیگر های کره ای هم داخل فیک نقش دارن ولی سن و فامیلشون رو تغییر میدم لطفانم فکر نکنین من شیپر هستم دوستون دارم بوش به کله مبارکتون بابایییی🥺🫂🔮💙
۵۱.۰k
۰۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.