رویای دویدن (یافتن معنا و دوباره از نو شروع کردن)
رمان "رویای دویدن" درباره "جسیکا"
دختری 16 ساله و شیفته دویدن است. جسیکا قهرمان و رکورد دار مسابقهی دو چهارصد متر مدرسه است، اما در جریان تصادف اتوبوس مدرسه، پایش دچار آسیب جدی می شود.
داستان از "خط پایان" شروع می شود؛ "خط پایان" عنوان فصل اول کتاب است.
نقطه ای که "جسیکا" هشیاری اش را به دست آورده و حالا می تواند وضعیت اش را تجزیه و تحلیل کند:
من یک دونده ام!
کارم دویدن است.
دویدن هویت من است و تنها چیزی که بلدم، می خواهمش و برایم اهمیت دارد.
نسیم خنکی که از روی علف ها بلند می شود، پریدن از روی شبدرهایی که تازه شکوفه دادند و شکست دادن همه پسرها و اینکه باد روی گونه هایم و لابلای موهایم بوزد، احساس زنده بودن ولی حالا...
نقطه شروع داستان درواقع جایی است که برای "جسیکا' خط پایان محسوب می شود. شروع غم انگیز و توصیف دقیق، واقعی و ملموس آنچه قهرمان داستان تجربه می کند، می تواند در نگاه اول، مخاطب را در انتخاب کتاب مردد کند، اما بعدتر" باد مخالف" شروع به وزیدن می کند تا "نقطه شروع" تازه ای را رقم بزند.
داستان رویای دویدن به طور خاص درباره معنا آفرینی است، اینکه چطور برای زندگی مان معنا بسازیم، کشف کنیم و پرورش بدهیم و چطور دوباره از نو شروع کنیم.
چالش اصلی داستان، کنار آمدن جسیکا با شرایط جدید و موضوع دویدن یا به عبارتی" ندویدن" است، اما نویسنده به این اکتفا نمی کند. جسیکا در کنار مساله دویدن، چالش های مختلفی را تجربه می کند که او را قوی تر و به رویای دویدن نزدیک تر میکنند، هر چند نویسنده در طول داستان، به واقع گرایی کاملا وفادار است و قرار نیست با تفکر جادویی مسائل را فیصله بدهد.
احساس گناه، تلاش برای فهم اینکه چرا این اتفاق برای من افتاده، افسردگی، تسلیم شدن و خیال پردازی در مورد تمام سناریوهای ممکن، درواقع ضمائم و مکمل های هر فقداني محسوب می شوند که در این داستان هم به خوبی لحاظ شده است.
در بخشی از داستان، وقتی "جسیکا" تلاش می کند به تنهایی حمام کند، اولش فکر می کند که بهتر بود به جای پا دستش آسیب می دید، اما وقتی دستهایش را لابلای موهایش فرو کرده و شامپو می زند، خدا را شکر می کند که هنوز هر دو دستش را دارد.
به عبارتی جزئیاتی که نویسنده با دقت توصیف می کند، نوعی تمرین ذهن آگاهی است و به خواننده کمک می کند تا بیشتر از قبل بر داشته ها و تجربه هایش متمرکز بماند، مثلا بیشتر از قبل به پاهایش و لذت گام برداشتن توجه کند یا حتی مانند نویسنده این متن تصمیم بگیرد خودش را به چالش دویدن دعوت کند.
در "رویای دویدن" با شخصیت های مختلفی روبرو هستیم، خانواده جسیکا، هم کلاسی ها، رقبای جسیکا، دوستان صمیمی اش، مربی ورزش، معلم ها، پزشک و حتی حیوان خانگی اش. هر کدام از اینها کنش ها، واکنشها، دلواپسی ها، آرزوها و خواسته های خودشان را دارند که به نوعی با جسیکا ارتباط پیدا می کند.
آگاهی، همراه شدن و بررسی این روابط امکان دیگری است که نویسنده فراهم کرده است تا با مفاهیم همدلی، همدردی و "دیگری" آشنا شویم.
"جسیکا" تا پیش از این هرگز به "رزا" توجه نکرده بود، دختری که همیشه انتهای کلاس و روی ویلچر می نشست و نمی توانست خوب صحبت کند. حالا جسیکا کنار رزا می نشیند و این همنشینی فرصتی می شود تا هم رزا را بهتر بشناسد و هم خودش را، طوری که در بخش پایانی کتاب با عنوان "خط شروع" رزا نقش تعیین کننده ای دارد.
همین طور پرداختن به مفهوم ضمنی عشق و "خودپنداره" جسیکا درباره خودش و آنچه که دیگران از ظاهر رزا برداشت میکنند، در کنار پرداختن به خطاهای شناختی نظیر ذهن خوانی یا فاجعه سازی، همگی می تواند محملی برای گفتگو، یادگیری و الهام بخشی برای خواننده به ویژه نوجوان باشد.
"رویای دویدن" را می توان به گروه سنی نوجوان پیشنهاد داد و همزمان به عنوان منبعی آموزشی برای والدین، مربی- معلم ها و همینطور درمانگرها به کار گرفت.
#الهام_فخرایی
مشخصات کتاب:
عنوان: "رویای دویدن"
نویسنده: وندلین ون درانن
مترجم: آناهیتا حضرتی
ناشر: پرتقال
دختری 16 ساله و شیفته دویدن است. جسیکا قهرمان و رکورد دار مسابقهی دو چهارصد متر مدرسه است، اما در جریان تصادف اتوبوس مدرسه، پایش دچار آسیب جدی می شود.
داستان از "خط پایان" شروع می شود؛ "خط پایان" عنوان فصل اول کتاب است.
نقطه ای که "جسیکا" هشیاری اش را به دست آورده و حالا می تواند وضعیت اش را تجزیه و تحلیل کند:
من یک دونده ام!
کارم دویدن است.
دویدن هویت من است و تنها چیزی که بلدم، می خواهمش و برایم اهمیت دارد.
نسیم خنکی که از روی علف ها بلند می شود، پریدن از روی شبدرهایی که تازه شکوفه دادند و شکست دادن همه پسرها و اینکه باد روی گونه هایم و لابلای موهایم بوزد، احساس زنده بودن ولی حالا...
نقطه شروع داستان درواقع جایی است که برای "جسیکا' خط پایان محسوب می شود. شروع غم انگیز و توصیف دقیق، واقعی و ملموس آنچه قهرمان داستان تجربه می کند، می تواند در نگاه اول، مخاطب را در انتخاب کتاب مردد کند، اما بعدتر" باد مخالف" شروع به وزیدن می کند تا "نقطه شروع" تازه ای را رقم بزند.
داستان رویای دویدن به طور خاص درباره معنا آفرینی است، اینکه چطور برای زندگی مان معنا بسازیم، کشف کنیم و پرورش بدهیم و چطور دوباره از نو شروع کنیم.
چالش اصلی داستان، کنار آمدن جسیکا با شرایط جدید و موضوع دویدن یا به عبارتی" ندویدن" است، اما نویسنده به این اکتفا نمی کند. جسیکا در کنار مساله دویدن، چالش های مختلفی را تجربه می کند که او را قوی تر و به رویای دویدن نزدیک تر میکنند، هر چند نویسنده در طول داستان، به واقع گرایی کاملا وفادار است و قرار نیست با تفکر جادویی مسائل را فیصله بدهد.
احساس گناه، تلاش برای فهم اینکه چرا این اتفاق برای من افتاده، افسردگی، تسلیم شدن و خیال پردازی در مورد تمام سناریوهای ممکن، درواقع ضمائم و مکمل های هر فقداني محسوب می شوند که در این داستان هم به خوبی لحاظ شده است.
در بخشی از داستان، وقتی "جسیکا" تلاش می کند به تنهایی حمام کند، اولش فکر می کند که بهتر بود به جای پا دستش آسیب می دید، اما وقتی دستهایش را لابلای موهایش فرو کرده و شامپو می زند، خدا را شکر می کند که هنوز هر دو دستش را دارد.
به عبارتی جزئیاتی که نویسنده با دقت توصیف می کند، نوعی تمرین ذهن آگاهی است و به خواننده کمک می کند تا بیشتر از قبل بر داشته ها و تجربه هایش متمرکز بماند، مثلا بیشتر از قبل به پاهایش و لذت گام برداشتن توجه کند یا حتی مانند نویسنده این متن تصمیم بگیرد خودش را به چالش دویدن دعوت کند.
در "رویای دویدن" با شخصیت های مختلفی روبرو هستیم، خانواده جسیکا، هم کلاسی ها، رقبای جسیکا، دوستان صمیمی اش، مربی ورزش، معلم ها، پزشک و حتی حیوان خانگی اش. هر کدام از اینها کنش ها، واکنشها، دلواپسی ها، آرزوها و خواسته های خودشان را دارند که به نوعی با جسیکا ارتباط پیدا می کند.
آگاهی، همراه شدن و بررسی این روابط امکان دیگری است که نویسنده فراهم کرده است تا با مفاهیم همدلی، همدردی و "دیگری" آشنا شویم.
"جسیکا" تا پیش از این هرگز به "رزا" توجه نکرده بود، دختری که همیشه انتهای کلاس و روی ویلچر می نشست و نمی توانست خوب صحبت کند. حالا جسیکا کنار رزا می نشیند و این همنشینی فرصتی می شود تا هم رزا را بهتر بشناسد و هم خودش را، طوری که در بخش پایانی کتاب با عنوان "خط شروع" رزا نقش تعیین کننده ای دارد.
همین طور پرداختن به مفهوم ضمنی عشق و "خودپنداره" جسیکا درباره خودش و آنچه که دیگران از ظاهر رزا برداشت میکنند، در کنار پرداختن به خطاهای شناختی نظیر ذهن خوانی یا فاجعه سازی، همگی می تواند محملی برای گفتگو، یادگیری و الهام بخشی برای خواننده به ویژه نوجوان باشد.
"رویای دویدن" را می توان به گروه سنی نوجوان پیشنهاد داد و همزمان به عنوان منبعی آموزشی برای والدین، مربی- معلم ها و همینطور درمانگرها به کار گرفت.
#الهام_فخرایی
مشخصات کتاب:
عنوان: "رویای دویدن"
نویسنده: وندلین ون درانن
مترجم: آناهیتا حضرتی
ناشر: پرتقال
۶۹.۱k
۰۲ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.