فیک پسر دایی ی خشن 🤓🤌 پارت ۳
_ ب ت چ
+ باشع اصن ب م چ من برم بخوابم
+ رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم صورتمو شستم خودمو رو تخت انداختم
+ آخه شوگا اونم خیلی عصبی یه اگ چیزی بگم پارم میکنه ولی شوگا هیچ وقت دست روم بلد نکرده حداقل بهتر از جیسونه داشتم فکر میکردم نفهمیدم خوابم برد
.
.
.
.
پرش زمانی ب صبح
_خواب بودم یکی در زد
+ بیام تو
_ بیا
+ میخواستم بابت دیشب ازت تشکر کنم واقعا مرسی
_ میدونی برای اینکه تو رو از دسته اون نجات بدم خودمو بدبخت کردم
+ هی من اونقدر بد نیستم
_ چرا هستی
+ ن
_ارع
+ باشع اصن ب م چ من برم بخوابم
+ رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم صورتمو شستم خودمو رو تخت انداختم
+ آخه شوگا اونم خیلی عصبی یه اگ چیزی بگم پارم میکنه ولی شوگا هیچ وقت دست روم بلد نکرده حداقل بهتر از جیسونه داشتم فکر میکردم نفهمیدم خوابم برد
.
.
.
.
پرش زمانی ب صبح
_خواب بودم یکی در زد
+ بیام تو
_ بیا
+ میخواستم بابت دیشب ازت تشکر کنم واقعا مرسی
_ میدونی برای اینکه تو رو از دسته اون نجات بدم خودمو بدبخت کردم
+ هی من اونقدر بد نیستم
_ چرا هستی
+ ن
_ارع
۵.۲k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.