فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part⁶⁶
ویو ا.ت
سوار هواپیما شدیم
هواپیما راه افتاد
همون خیلی خوشحال بودیم من عاشق کشور فرانسه ام خمیده دلم میخواست برم اونجا
حالا هم دارم با دوستام میرم اونجا خیلی خوبه
چند ساعت بعد
ویو جونگکوک
هنوز از ا.ت خبر ندارم رفتم خونه اش اونجا نبود رفتم خونه ای مامانم اونجا هم نبود
من ا.ت رو به هیچ وجه از دست نمیدام
تو این فکرا بودام که هاجون صدام زد
هاجون:ارباب
_بگو ببینم ا.ت کجاس؟(سرد)
هاجون:ارباب ایشون رفتن فرانسه
_چییییی؟فرانسه
هاجون:بله ارباب
_ای بابا ا.ت ببین چیکار میکنی
هاجون:ارباب الان چیکار کنیم؟
_برو برام یه بلیت پرواز به فرانسه بگیر میریم فرانسه(سرد)
هاجون:بله ارباب
(هاجون میره)
ویو جونگکوک
آه ا.ت چرا آخه میری فرانسه تازه یه چند وقت که آمدی کره
ا.ت پیدات کرام کارای که سرت نیارم دیگه تقصیر من نیست تقصیر خودته
میخواستی نری
ویو ا.ت
رسیدیم فرانسه
با دخترا خیلی ذوق داشتیم
یه تاکسی گرفتیم رفتیم هتل
وسایلمون رو چیدیم
بعد سریع رفتیم بیرون
همه جایی فرانسه رو گشتیم
بیشتر غذا های محبوب فرانسه رو خوردیم
بعد رفتیم یه شهر بازی خیلی بزرگ و محبوب فرانسه کلی بازی کردیم
تا ساعت۱۱ شب بیرون بودیم خیلی بمون خوش گذشت
بعد رفتیم الکل خریدیم رفتیم هتل
حسابی مست شده بودیم
بعدشم دیگه یادم نیست که چی شد وقتی ام که بیدار شدم صبح شده بود اینها،نامرا،جوکیونگ ومن روی زمین وسط خوابیده بودیم
part⁶⁶
ویو ا.ت
سوار هواپیما شدیم
هواپیما راه افتاد
همون خیلی خوشحال بودیم من عاشق کشور فرانسه ام خمیده دلم میخواست برم اونجا
حالا هم دارم با دوستام میرم اونجا خیلی خوبه
چند ساعت بعد
ویو جونگکوک
هنوز از ا.ت خبر ندارم رفتم خونه اش اونجا نبود رفتم خونه ای مامانم اونجا هم نبود
من ا.ت رو به هیچ وجه از دست نمیدام
تو این فکرا بودام که هاجون صدام زد
هاجون:ارباب
_بگو ببینم ا.ت کجاس؟(سرد)
هاجون:ارباب ایشون رفتن فرانسه
_چییییی؟فرانسه
هاجون:بله ارباب
_ای بابا ا.ت ببین چیکار میکنی
هاجون:ارباب الان چیکار کنیم؟
_برو برام یه بلیت پرواز به فرانسه بگیر میریم فرانسه(سرد)
هاجون:بله ارباب
(هاجون میره)
ویو جونگکوک
آه ا.ت چرا آخه میری فرانسه تازه یه چند وقت که آمدی کره
ا.ت پیدات کرام کارای که سرت نیارم دیگه تقصیر من نیست تقصیر خودته
میخواستی نری
ویو ا.ت
رسیدیم فرانسه
با دخترا خیلی ذوق داشتیم
یه تاکسی گرفتیم رفتیم هتل
وسایلمون رو چیدیم
بعد سریع رفتیم بیرون
همه جایی فرانسه رو گشتیم
بیشتر غذا های محبوب فرانسه رو خوردیم
بعد رفتیم یه شهر بازی خیلی بزرگ و محبوب فرانسه کلی بازی کردیم
تا ساعت۱۱ شب بیرون بودیم خیلی بمون خوش گذشت
بعد رفتیم الکل خریدیم رفتیم هتل
حسابی مست شده بودیم
بعدشم دیگه یادم نیست که چی شد وقتی ام که بیدار شدم صبح شده بود اینها،نامرا،جوکیونگ ومن روی زمین وسط خوابیده بودیم
۶.۷k
۳۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.