پارت ۲
پارت ۲
بچه ها اس ۲ وقتیه که رین داست ریکو رو میگرفت
از دید ریکو
با دردی از گردنم بیدار شدم و توی یه اتاق بودم بلند شدم و خواستم برم که یهو در باز شد و همون پسره که موهاشو بافته بود اومد تو و خوردم بهش و افتادم
از دید ران
داشتم میومدم که یه چیز نرم بهم خورد پایین و نگاه کردم دیدم پرنسس کوچولو بیدار شده خم شدم و در گوشش گفتم
ران سعی نکن فرار کنی پرنسس کوچولو وگرنه برات بد میشه
از دید ریکو
گرماش بهم میخورد و حرفاش باعث شد بلرزم خیلی بد بود دستشو سمتم دراز کرد
ران : بلند شو
بلند شدم و خواستم برم بیرون اتفاقا که اون جلومو گرفت رفتم عقب
ران : اول لباستو عوض کن لباس تو کمد هس
و رفت بیرون
رفتم و یه لباس مناسب انتخاب کردم و پوشیدم تمیز تر لباس مدرسم بود
بچه ها اس ۲ وقتیه که رین داست ریکو رو میگرفت
از دید ریکو
با دردی از گردنم بیدار شدم و توی یه اتاق بودم بلند شدم و خواستم برم که یهو در باز شد و همون پسره که موهاشو بافته بود اومد تو و خوردم بهش و افتادم
از دید ران
داشتم میومدم که یه چیز نرم بهم خورد پایین و نگاه کردم دیدم پرنسس کوچولو بیدار شده خم شدم و در گوشش گفتم
ران سعی نکن فرار کنی پرنسس کوچولو وگرنه برات بد میشه
از دید ریکو
گرماش بهم میخورد و حرفاش باعث شد بلرزم خیلی بد بود دستشو سمتم دراز کرد
ران : بلند شو
بلند شدم و خواستم برم بیرون اتفاقا که اون جلومو گرفت رفتم عقب
ران : اول لباستو عوض کن لباس تو کمد هس
و رفت بیرون
رفتم و یه لباس مناسب انتخاب کردم و پوشیدم تمیز تر لباس مدرسم بود
۹.۱k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.