برده ارباب
از زبان لونا
هوووف بازم مثل هر روز دارم تو این عمارت بزرگ ولی دلگیر کار میکنم دیگه خسته شده بودم از این همه ظلم ستم ولی مگه جرعت داشتم بگم فقط باید باهاش کنار میومدم چه بختیه که من دارم کاش اون روز اصلا از خونه بیرون نمیومدم که الان اینجا باشم و بردگی کنم
از زبان ته
دیروز یکی از با یگاردا اون جاسوسی رو که گفته بودم پیدا کنه رو شناسایی کرد باورم نمیشه ولی لونا بود همون دختر هرزه که هر روز زیرم جون میده دختره عوضی به حسابت میرم حالا جاسوسی منو میکنی دیگه کم کم داشت شب میشد رفتم عمارت درو باز کردم و رفتم داخل (علامت لونا_ علامت ته+)
_سلام ارباب خو...........
حرفم کامل نشده بود که با سیلی که خوردم کنار لبم پاره شد و خون اومد
+دختره هرزه حالا جاسوسی منو میکنی
_هق ارباب هق من جاسوس هق نیستم
+خفه شووووو بلایی سرت بیارم که مرغای آسمون به حالت گریه کنن
بعد کشون کشون بردم زیر زمین و اینقدر با اون شلاق کوفتی زدم که دیگه حتی نمیتونستم گریه کنم همه جامم کبود شده بود آخه به خاطر کاری که نکردم چرا باید اینجوری زجر بکشم.......
هوووف بازم مثل هر روز دارم تو این عمارت بزرگ ولی دلگیر کار میکنم دیگه خسته شده بودم از این همه ظلم ستم ولی مگه جرعت داشتم بگم فقط باید باهاش کنار میومدم چه بختیه که من دارم کاش اون روز اصلا از خونه بیرون نمیومدم که الان اینجا باشم و بردگی کنم
از زبان ته
دیروز یکی از با یگاردا اون جاسوسی رو که گفته بودم پیدا کنه رو شناسایی کرد باورم نمیشه ولی لونا بود همون دختر هرزه که هر روز زیرم جون میده دختره عوضی به حسابت میرم حالا جاسوسی منو میکنی دیگه کم کم داشت شب میشد رفتم عمارت درو باز کردم و رفتم داخل (علامت لونا_ علامت ته+)
_سلام ارباب خو...........
حرفم کامل نشده بود که با سیلی که خوردم کنار لبم پاره شد و خون اومد
+دختره هرزه حالا جاسوسی منو میکنی
_هق ارباب هق من جاسوس هق نیستم
+خفه شووووو بلایی سرت بیارم که مرغای آسمون به حالت گریه کنن
بعد کشون کشون بردم زیر زمین و اینقدر با اون شلاق کوفتی زدم که دیگه حتی نمیتونستم گریه کنم همه جامم کبود شده بود آخه به خاطر کاری که نکردم چرا باید اینجوری زجر بکشم.......
۲۵.۹k
۳۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.