همیشه! ᴬˡʷᵃʸˢ! ᴾᵃʳᵗ ¹⁰ ᵃⁿᵈ ¹¹

لایک و کامنت فراموش نشههه
+چی ؟
÷خیلی دوست دارم خواهری
+منم داداشی!
(فردا صبح)
(ا.ت)
کوک صبح‌زود لباساش پوشید و از دوباره رفت پیش جیمین
واا این چرا انقد میره اونجااااا!
(کوک)
رفتم‌پیش جیمین تا ببینم چیکار کنم
÷جیمین جیمین جیمیننننننتنننننننن
جیمین: چیهههههه
÷ چیکار کنم بنظرت هنوزم خونه رو محاصره کردن؟
جیمین: آره
÷ و...
(محکم باز شدن در و ورود تهیونگ)
(خب دوباره علامت گذاری میکنم ا.ت + کوک ÷ صدای ناشناس - جیمین = تهیونگ ×)
× سلاااااااااام
= سلام
÷اوم ( بی حوصله)
× دوباره چته
= بهت که گفتم دیروز چی شد
× اومم خب راستش من نمیدونم باید چی بگم
ولی کوک خودتو ناراحت نکن
شاید ا.ت اونجوری زندگیش بهتر باشه
÷ نه ا.ت پیش اون عوضی دق میکنه
× مگه میشناسی اون رو؟
÷ نه نمیشناسمش و نمیدونم کیه ولی با توجه به کارش یه عوضیه
× اوم
= بیاین مغذمون رو درگیر نکنیم حالا حالا ها نمیاد خراب کنه ب همه چیز
× راست میگه کوک
÷ شما چمیدونین از یه عوضی همه چیز برمیاد!
× خب آره راست میگه جیمین
= عه عه بیشور تو همین الان گفتی من راست میگمممم
× نه نه من کی گفتم
( هر سه تا بلند خندیدن)
=واست دارم
×داشته باش
=ایشششش
÷آخرش ک پشت تورو خالی کرد😂
=اه چن ب چندهههه
÷همینه که هس😂
=ایشششش
(فلش بک ا.ت)
داشتم فیلم میدیدم که گوشیم زنگ خورد
خب تو دو روز ۱۱ پارت گذاشتم
شمام حداقل میخونیم لطفا یه کامنت بزارین من بفهمم خوبه یا نه
اگه اینجوری پیش بره ادامه نمیدم🥀