رمان(مجری های سکوت)پارت۲۱
سلام مجدد.ببخشید این پارت دیر شد.
جونگ هی: چه عجب به هوش اومدی یک ساعته دارم صدات میکنم.
سوهو: این چه طرز حرف زدن با کسیه که تازه به هوش اومده؟!
جونگ هی: ولش کن فعلا بیا سعی کنیم از اینجا بریم.
سوهو: خب الان پشتمون به همدیگس یکیمون میتونه دست اون یکیو باز کنه.
جونگ هی: خب دستامو باز کن دیگه.
سوهو: منوتو تو این شرایطم رو مخ هم میریم. وایسا دارم باز میکنم...
همین لحظه مین سونگ اومد داخل...
مین سونگ: به به میبینم که به هوش اومدین.
جونگ هی: از ما چی میخوای؟
مین سونگ: تند پیش نرید عصبانی هم نشید چون صورتای جذابتون خراب میشن.
سوهو: حرف مفت نزن و فقط بگو چی میخوای.
مین سونگ: چون خیلی عجله دارین میگم. خب یه پیشنهادی براتون دارم.
جونگ هی: چه پیشنهادی؟
مین سونگ: خب بعد تصادف وقتی مین هیوک باخبر شد خودشون به محل تصادف رسوند شما دوتا که نبودید فقط یوجونگ بود وقتی هم که یوجونگ به هوش اومد مین هیوک با خودش بردش عمارتش زخمشو پانسمان کرده. بعد هم رفتن عمارتتون و یوجونگ هم وسایلاشو برداشته و پس برگشتن.
سوهو: ببینم تو اینارو ار کجا میدونی؟نکنه براشون جاسوسی چیزی گذاشتی؟
مین سونگ: مشکلیه؟
جونگ هی: حالا پیشنهادتو بگو.
مین: از اونجایی که یوجونگ تو عمارت مین هیوک میمونه دسترسی به هردوشون برام مثل آب خوردنه پس اگه به حرفم گوش نکنید ممکنه هردوشون اول حسابی شنکجه و بعد کشته بشن. پس پیشنهادم اینه که من به اونا میگم هردوتون رو کشتم شما دوتا هم گورتونو گم میکنید و دیگه تو کُره پیداتون نمیشه.
سوهو: چی داری میگی؟!
مین سونگ: راستی یه گزینه دیگه ام به ذهنم رسید. گزینه دوم، قسمت اولش همینه فقط قسمت دوم تغییر میکنه میتونید به جای اینکه گورتونو گم کنید، من میگم که کشتمتون و میتونید نام و نام خانوادگیتون رو عوض کنید و به عنوان مافیاهای دیگه ای به زندگی ادامه بدین در ضمن اون موقع نباید کاری به کار من داشته باشین.
جونگ هی: خب با دیدن چهره هامون میشناسنمون.
مین سونگ: من خودم برای اون قسمتش بهونه جور میکنم.
سوهو: گزینه دوم.
جونگ هی: سوهو؟!.....اوکی گزینه دوم.
مین سونگ: میدونستم به خاطر یوجونگ هم که شده قبول میکنین. عا راستی یه راه هست تا کسی شمارو نشناسه.
سوهو: چه راهی؟
مین سونگ: میتونید از لنز برای چشماتون استفاده کنید اگه رنگ چشاتون تغییر کنه،هرچند که میگن شما ها درست کپی سوهو و جونگ هی هستین اما متوجه میشن که رنگ چشاتون متفاوته. در ضمن من یه هکر حرفه ای سراغ دارم بهش میگم هرچی اطلاعات توی هر سیستم و پرونده ای یا هر اطلاعاتی که موجوده از لی جونگ هی و چوی سوهو پاک کنه و از بین ببره. بعدم میخوام که با نام و نام های خانوادگی و اطلاعات جدیدتون براتون مدارک و اطلاعات جدید درست کنه که بیشتر از یک روز هم طول نمیکشه. اگه بخواین هم میتونید برین با یوجونگ و مین هیوک خداحافظی کنید.
جونگ هی: نیازی به خداحافظی نیست چون ممکنه که اونا مارو سوال پیچ کنن بعدم اگه همه چی لو بره اونا میمیرن.
سوهو: درسته.
مین سونگ:خب پس من از طرفتون خداحافظی میکنم. شایدم بتونم کاری کنم که شما دوتا جای سون هانسو که جایگاه اول رو داره قرار بگیرین.
جونگ هی:اون مهم نیست که ما چه جایگاهی داشته باشیم.
سوهو: ما گزینه دوم رو قبول کردیم و دیگه ام توی کارات دخالتی نمیکنیم تو هم دیگه نباید کاری به مین هیوک و یوجونگ داشته باشی.
مین سونگ(با عصبانیت):باشه قبوله.
جونگ هی: عصبانی نشو وگرنه صورت جذاب خودتم خراب میشه.
مین سونگ: خفه شو. یه عمارت هم بهتون میدم همه چی بهتون میدم فقط کاری به کارم نداشته باشید تا به یوجونگ آسیبی نرسه همه وسایلاتون مثل موبایل ها و اسلحه هاتون رو پس میدم.
مین سونگ دستاشون رو باز کرد و آزادشون کرد. سوهو و جونگ هی از صندلی ها بلند شدن و هنوز توی اتاق بودن و مین سونگ هم با یکی از افرادش رفتن طبقه پایین...
یکی از افراد مین سونگ(چانسو): قربان اون مرتیکه، جونگ هی راست میگه شما خیلی صورت جذابی دارین.
مین سونگ دستشو گذاشت روی شونه ی اون و حسابی فشار داد.
مین سونگ(با نیشخند):آره من خیلی جذابم چون اگه نبودم اون شب توی مهمونی که قرار بود اون مین هیوکِ احمق به یوجونگ دست درازی کنه بیشتر دخترا چشمشون به من نبود ولی تو هم دیگه پاچه خواری نکن چانسو.
چانسو: قربان آرومتر خیلی زیاد دارین فشار میدین.
مین سونگ دستش رو برداشت و با یه نیشخند رفت به اتاقش توی همون طبقه ی پایین.
سوهو و جونگ هی هم.....
بای تا پارت بعد.لطفا حمایت کنید🥹💜
جونگ هی: چه عجب به هوش اومدی یک ساعته دارم صدات میکنم.
سوهو: این چه طرز حرف زدن با کسیه که تازه به هوش اومده؟!
جونگ هی: ولش کن فعلا بیا سعی کنیم از اینجا بریم.
سوهو: خب الان پشتمون به همدیگس یکیمون میتونه دست اون یکیو باز کنه.
جونگ هی: خب دستامو باز کن دیگه.
سوهو: منوتو تو این شرایطم رو مخ هم میریم. وایسا دارم باز میکنم...
همین لحظه مین سونگ اومد داخل...
مین سونگ: به به میبینم که به هوش اومدین.
جونگ هی: از ما چی میخوای؟
مین سونگ: تند پیش نرید عصبانی هم نشید چون صورتای جذابتون خراب میشن.
سوهو: حرف مفت نزن و فقط بگو چی میخوای.
مین سونگ: چون خیلی عجله دارین میگم. خب یه پیشنهادی براتون دارم.
جونگ هی: چه پیشنهادی؟
مین سونگ: خب بعد تصادف وقتی مین هیوک باخبر شد خودشون به محل تصادف رسوند شما دوتا که نبودید فقط یوجونگ بود وقتی هم که یوجونگ به هوش اومد مین هیوک با خودش بردش عمارتش زخمشو پانسمان کرده. بعد هم رفتن عمارتتون و یوجونگ هم وسایلاشو برداشته و پس برگشتن.
سوهو: ببینم تو اینارو ار کجا میدونی؟نکنه براشون جاسوسی چیزی گذاشتی؟
مین سونگ: مشکلیه؟
جونگ هی: حالا پیشنهادتو بگو.
مین: از اونجایی که یوجونگ تو عمارت مین هیوک میمونه دسترسی به هردوشون برام مثل آب خوردنه پس اگه به حرفم گوش نکنید ممکنه هردوشون اول حسابی شنکجه و بعد کشته بشن. پس پیشنهادم اینه که من به اونا میگم هردوتون رو کشتم شما دوتا هم گورتونو گم میکنید و دیگه تو کُره پیداتون نمیشه.
سوهو: چی داری میگی؟!
مین سونگ: راستی یه گزینه دیگه ام به ذهنم رسید. گزینه دوم، قسمت اولش همینه فقط قسمت دوم تغییر میکنه میتونید به جای اینکه گورتونو گم کنید، من میگم که کشتمتون و میتونید نام و نام خانوادگیتون رو عوض کنید و به عنوان مافیاهای دیگه ای به زندگی ادامه بدین در ضمن اون موقع نباید کاری به کار من داشته باشین.
جونگ هی: خب با دیدن چهره هامون میشناسنمون.
مین سونگ: من خودم برای اون قسمتش بهونه جور میکنم.
سوهو: گزینه دوم.
جونگ هی: سوهو؟!.....اوکی گزینه دوم.
مین سونگ: میدونستم به خاطر یوجونگ هم که شده قبول میکنین. عا راستی یه راه هست تا کسی شمارو نشناسه.
سوهو: چه راهی؟
مین سونگ: میتونید از لنز برای چشماتون استفاده کنید اگه رنگ چشاتون تغییر کنه،هرچند که میگن شما ها درست کپی سوهو و جونگ هی هستین اما متوجه میشن که رنگ چشاتون متفاوته. در ضمن من یه هکر حرفه ای سراغ دارم بهش میگم هرچی اطلاعات توی هر سیستم و پرونده ای یا هر اطلاعاتی که موجوده از لی جونگ هی و چوی سوهو پاک کنه و از بین ببره. بعدم میخوام که با نام و نام های خانوادگی و اطلاعات جدیدتون براتون مدارک و اطلاعات جدید درست کنه که بیشتر از یک روز هم طول نمیکشه. اگه بخواین هم میتونید برین با یوجونگ و مین هیوک خداحافظی کنید.
جونگ هی: نیازی به خداحافظی نیست چون ممکنه که اونا مارو سوال پیچ کنن بعدم اگه همه چی لو بره اونا میمیرن.
سوهو: درسته.
مین سونگ:خب پس من از طرفتون خداحافظی میکنم. شایدم بتونم کاری کنم که شما دوتا جای سون هانسو که جایگاه اول رو داره قرار بگیرین.
جونگ هی:اون مهم نیست که ما چه جایگاهی داشته باشیم.
سوهو: ما گزینه دوم رو قبول کردیم و دیگه ام توی کارات دخالتی نمیکنیم تو هم دیگه نباید کاری به مین هیوک و یوجونگ داشته باشی.
مین سونگ(با عصبانیت):باشه قبوله.
جونگ هی: عصبانی نشو وگرنه صورت جذاب خودتم خراب میشه.
مین سونگ: خفه شو. یه عمارت هم بهتون میدم همه چی بهتون میدم فقط کاری به کارم نداشته باشید تا به یوجونگ آسیبی نرسه همه وسایلاتون مثل موبایل ها و اسلحه هاتون رو پس میدم.
مین سونگ دستاشون رو باز کرد و آزادشون کرد. سوهو و جونگ هی از صندلی ها بلند شدن و هنوز توی اتاق بودن و مین سونگ هم با یکی از افرادش رفتن طبقه پایین...
یکی از افراد مین سونگ(چانسو): قربان اون مرتیکه، جونگ هی راست میگه شما خیلی صورت جذابی دارین.
مین سونگ دستشو گذاشت روی شونه ی اون و حسابی فشار داد.
مین سونگ(با نیشخند):آره من خیلی جذابم چون اگه نبودم اون شب توی مهمونی که قرار بود اون مین هیوکِ احمق به یوجونگ دست درازی کنه بیشتر دخترا چشمشون به من نبود ولی تو هم دیگه پاچه خواری نکن چانسو.
چانسو: قربان آرومتر خیلی زیاد دارین فشار میدین.
مین سونگ دستش رو برداشت و با یه نیشخند رفت به اتاقش توی همون طبقه ی پایین.
سوهو و جونگ هی هم.....
بای تا پارت بعد.لطفا حمایت کنید🥹💜
۱.۱k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.