فیک ملکه من پارت ۴
از زبان راوی :
رفتی که چاقو رو برداری ولی اشتباهی دستت رو بریدی.
ایزانا تا دید دستت خون اومده عصبانی شد و ...
ایزانا : چرا دست خودتو بریدی؟!
هیکارو : گومن ایزانا...
ایزانا : آخه چرا دستت رو بریدی هیکارو؟ نگفتی خطرناکه؟ ( با لحن آروم )
بعد ایزانا دستت رو پاسمان کرد و خودش رامن رو درست کرد.
هیکارو: شرمنده ایزانا نتونستم کمکت کنم...
ایزانا : مشکلی نیست هیکارو .
خواستی چاپ استیک ( درست نوشتم؟) رو برداری که از دستت گرفت .
ایزانا : من بهت غذا رو میدم .
بعد غذا رو گذاشت تو دهنت ولی داغ بود پس بقیش رو فوت کرد.
این وسط تو خیلی سرخ بودی چون عین دوست دختر و دوست پسر بودین 😂
بعد رفتین فیلم دیدین اونم فیلم ترسناک.
یه لحظه از فیلم خیلی ترسناک بود پس تو جیغ زدی و پریدی بغل ایزانا . بعد ویندوزت بالا اومد و دیدی تو بغل ایزانا هستی. اومدی از بغلش بیای بیرون که دیدی گرفتت.
ایزانا: از تو بغلم جم نخور هیکارو .
و بعد هم رفیتد خوابیدید ولی وقتی خوابت برد ایزانا اومد توی تخت تو . (جدا خوابیده بودید.)
تو خواب بودی و چیزی نفهمیدی پس ایزانا محکم بغلت کرد و سرتو بوس کرد .
فردا صبح...
دستام شکست...۲ پارت رو دادم....میدونم این قسمت خیلی بد بود ببخشید 😓
چرا نمیتونم رمانتیک بنویسم ؟!
رفتی که چاقو رو برداری ولی اشتباهی دستت رو بریدی.
ایزانا تا دید دستت خون اومده عصبانی شد و ...
ایزانا : چرا دست خودتو بریدی؟!
هیکارو : گومن ایزانا...
ایزانا : آخه چرا دستت رو بریدی هیکارو؟ نگفتی خطرناکه؟ ( با لحن آروم )
بعد ایزانا دستت رو پاسمان کرد و خودش رامن رو درست کرد.
هیکارو: شرمنده ایزانا نتونستم کمکت کنم...
ایزانا : مشکلی نیست هیکارو .
خواستی چاپ استیک ( درست نوشتم؟) رو برداری که از دستت گرفت .
ایزانا : من بهت غذا رو میدم .
بعد غذا رو گذاشت تو دهنت ولی داغ بود پس بقیش رو فوت کرد.
این وسط تو خیلی سرخ بودی چون عین دوست دختر و دوست پسر بودین 😂
بعد رفتین فیلم دیدین اونم فیلم ترسناک.
یه لحظه از فیلم خیلی ترسناک بود پس تو جیغ زدی و پریدی بغل ایزانا . بعد ویندوزت بالا اومد و دیدی تو بغل ایزانا هستی. اومدی از بغلش بیای بیرون که دیدی گرفتت.
ایزانا: از تو بغلم جم نخور هیکارو .
و بعد هم رفیتد خوابیدید ولی وقتی خوابت برد ایزانا اومد توی تخت تو . (جدا خوابیده بودید.)
تو خواب بودی و چیزی نفهمیدی پس ایزانا محکم بغلت کرد و سرتو بوس کرد .
فردا صبح...
دستام شکست...۲ پارت رو دادم....میدونم این قسمت خیلی بد بود ببخشید 😓
چرا نمیتونم رمانتیک بنویسم ؟!
۴۱۷
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.