فرشته ای که رفت p7
خلاصه که ا.ت ول کرد رفت و تهیونگ هم یادش به همون دختره افتاد ( جنی ) و بهش پیام داد و چت کردن
یک سال بعد ...
جنی و تهیونگ میخواستن ازدواج کنن که شب قبلش تهیونگ و کوک رفتن باهم دیگه بار
کوک رفت دستشویی
که تهیونگ چشمش به یه دختری کپی ا.ت خورد
رفت جلو تر دید که آره خودشه
رفت سراغش
تهیونگ : سلام
ا.ت : ببخشید
تهیونگ : چه لباس بازی
تهیونگ : داشتم باهاش حرف میزدم که به پسری اومد و گفت دوست دخترم هر جور دوست داشته باشه لباس می پوشه به تو فضولیش نیومده
تهیونگ : تو چه خری هستی من دوست پسر قبلیشم
ا.ت : کای بسه ولش کن بعضی آدما دیونن (خودت دیونه ای ا.ت خر)
کای : باشه بریم بیبی
ا.ت : لاو یو
تهیونگ اومد جلوی ا.ت
تهیونگ : منو یادت نمیاد
ا.ت : واااای چه رو مخه اصلا تو کی هستی
تهیونگ : من تهیونگممم ( با داد )
ا.ت : با جنی خوش میگذره آره؟؟ ( داد بسیار )
ا.ت : ۹ تا بچه دارین ؟
تهیونگ : بسههه ا.ت این کیه
ا.ت : این عشقمه که واقعا دوستش دارم نه یکی مث تو
کای: بسه بسه ا.ت بریم
تهیونگ : نمی زارم ببریش
کای و تهیونگ دعوا میکنن
ا.ت : ولش کن ددی بیا بریم
تهیونگ : قبلاً که من ددیت بودم حالا چی شد ها؟( داد )
یک سال بعد ...
جنی و تهیونگ میخواستن ازدواج کنن که شب قبلش تهیونگ و کوک رفتن باهم دیگه بار
کوک رفت دستشویی
که تهیونگ چشمش به یه دختری کپی ا.ت خورد
رفت جلو تر دید که آره خودشه
رفت سراغش
تهیونگ : سلام
ا.ت : ببخشید
تهیونگ : چه لباس بازی
تهیونگ : داشتم باهاش حرف میزدم که به پسری اومد و گفت دوست دخترم هر جور دوست داشته باشه لباس می پوشه به تو فضولیش نیومده
تهیونگ : تو چه خری هستی من دوست پسر قبلیشم
ا.ت : کای بسه ولش کن بعضی آدما دیونن (خودت دیونه ای ا.ت خر)
کای : باشه بریم بیبی
ا.ت : لاو یو
تهیونگ اومد جلوی ا.ت
تهیونگ : منو یادت نمیاد
ا.ت : واااای چه رو مخه اصلا تو کی هستی
تهیونگ : من تهیونگممم ( با داد )
ا.ت : با جنی خوش میگذره آره؟؟ ( داد بسیار )
ا.ت : ۹ تا بچه دارین ؟
تهیونگ : بسههه ا.ت این کیه
ا.ت : این عشقمه که واقعا دوستش دارم نه یکی مث تو
کای: بسه بسه ا.ت بریم
تهیونگ : نمی زارم ببریش
کای و تهیونگ دعوا میکنن
ا.ت : ولش کن ددی بیا بریم
تهیونگ : قبلاً که من ددیت بودم حالا چی شد ها؟( داد )
۶.۴k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.