دوزتان براتون سناریو طنز اوردم ( خوب نشو چن سرم خیلی شلوغ بود)

وقتی عضو هشتمی و موقع ظرف شستن دستت با اب داغ میسوزه
ا/ت: جیییییییییییییییغ
سوکجین با سرعت نور میدوئه تو اشپز خونه تا ببینه چه بلایی سر ظرفاش اومده :اااااا/تتت وای به حالت اگه ظرفارو شکونده باشی ظرفتتتت میکنممممم (چجوری دقیقا برادر /:)
ا/ت : در حالی که از شدت سوزش دستش داره وسط اشپز خونه کلاغ پر میزنه :آهاااااییییی دستمممممم یااا بنگگگ پی دی نیییممممم
شوگا(بعد از اینکه گوشیشو کنار گذاشتم کاملا جدی ) : بدون اینکه چیزی بگه میاد تو آشپز خونه دست ا/ت رو میگیره و میبرت رو مبل تو پذیرایی مینشونتش ، دستشو پانسمان میکنه [اعضا که تمام مدت با چشمان از حدقه در رفته به دنیال یونگی میرفتن ببینن چیکار میخاد بکنه هنوز پُکِر بودن ] که یونگی رو به ا/ت میگه: همینجوری پیش بری رکورد نامجون و میشکنی دختر
و نامجون یهو سرو کلش پیدا میشه و دین دین دین چشماش که از خرابکاری تازه ای خبر میدن : هیچی نمیگه ولی ع قیافش معلومه یه کاری کرده دوباره
در همین هنگام ناگهان سوکجین فریااادد زد : ااخه مگه من به تو اجازه دادم بری توو اشپز خونههه و تمام خانه را با دمپایی پلاستیکی اش که بسیار هم درد دارد (بله انگار تجربه کردم 😂) به دنبال کیم نامجون خدا زده دوید

در همان هنگام جیمین وارد شد و گفت:اصلا کی به ا/ت گفته ظرف بشوره؟
و تهیونگ که امشب نوبت اون بوده ظرفا رو بشوره نشسته و به سقف نگاه میکنه و به زیبایی های لوستر مینگره
بله و ما دوباره اینجا اعضا رو داریم که با چشمای از حدقه در رفته به اقای کیم زل زدن

حالا میرسیم به اقای جانگ : این بچه از جیغ فرا بنفش ا/ت ترسیده و رفته تو کمد لای شیر موزای کوک قایم شده

خلاصه بعد از حدود نیم ساعت که هنوز اعضا داشتن دعوا میکردن کی بقیه ظرفا رو بشوره کوک (فرزند از خود گذشته ام ) وارد شد و گفت:اصلا خودم میشورم
و همینجا ا/ت ختم قائله رو اعلام کرد

اما عزیزان افسانه ها میگن سوکجین هنوز با دمپایی پلاستیکیش به دنبال نامجون میدوئه
و کوک همه خونه رو تمیز کرده و تهیونگم هنوز داره با نگاهاش به لوستر عشق میورزه
و ا/ت هم از جایی که لوس ترین عضو واقع شده بود جی هوپ خدا زده رو پیدا کرده و مجبورش کرده کلی خوراکی بخره و الانم با بقیه اعضا (همونایی که هنوز دسته گلی به اب ندادن 😂) نشستن و دارن فیلم میبینن


دوزتان اگه مسخره شد بم بگید من تحملشو دارم 😔😭😂