ــ خو نکبتا یه دیقه منتظر باشین منم بهتون برسم
ــ خو نکبتا یه دیقه منتظر باشین منم بهتون برسم
کیفمو بغلم گرفته بودم و میدویدم
ــ ترگل کجایی ببینی غزلتو مثنوی کردن... هستی بیا انتقام منو از این جوج...
درد بدی توی سرم پیچید . با عجز خودمو از روی آسفالت کندم و سعی کردم بشینم
دخترا بالا سرم میخندیدن... بچه های خوابگاه که مثل من پخش زمین شدن
راننده اسنپیه که دیگه نگم طرف هر چند لحظه یبار سرشو از خنده زیاد میکبوند تو فرمون صدای بوق ماشینش بلند میشد
اینا به دررررررک... من با پسرای خوابگاه پسرانه که از طرف حیاط پشتیه خوابگاهمون به هم چسبیده بودن چیکار میکردم؟ بیشرفا از دخترا بیشتر میخندیدن و از شدت خنده گریه می کردن و مثل زنی که داره میزاد جیغ میزدن
برای ادامه رمان روی لینک زیر بزنین و در کانال نگران توام در سروش عضو بشید
https://splus.ir/negarantoam
کیفمو بغلم گرفته بودم و میدویدم
ــ ترگل کجایی ببینی غزلتو مثنوی کردن... هستی بیا انتقام منو از این جوج...
درد بدی توی سرم پیچید . با عجز خودمو از روی آسفالت کندم و سعی کردم بشینم
دخترا بالا سرم میخندیدن... بچه های خوابگاه که مثل من پخش زمین شدن
راننده اسنپیه که دیگه نگم طرف هر چند لحظه یبار سرشو از خنده زیاد میکبوند تو فرمون صدای بوق ماشینش بلند میشد
اینا به دررررررک... من با پسرای خوابگاه پسرانه که از طرف حیاط پشتیه خوابگاهمون به هم چسبیده بودن چیکار میکردم؟ بیشرفا از دخترا بیشتر میخندیدن و از شدت خنده گریه می کردن و مثل زنی که داره میزاد جیغ میزدن
برای ادامه رمان روی لینک زیر بزنین و در کانال نگران توام در سروش عضو بشید
https://splus.ir/negarantoam
۱.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.