elham31
#elham31
هوا بسی سرد است
و شب بر قرق ِ کوچه ایستاده،
چراغی کم سو،
تاریکی ِخیالم را به میله های پنجره ای
زنجیر میکند
آنجا
هوس ِ کودکی بی خواب
در انتظار ِ دستان گرم پدریست
تا از نوازشی امن در بستری ارام گیرد،
نگاهم را میگیرم
نفس های مه آلودم می دمد
بر تن کوچه....
از پس ِ آن شبگردی از گذرگاه حاشیه
می آید
دودی از آتش درون
بر لب دارد
تا حاصل تمام خستگی های روزش را
بسوزاند
و کور سو نوری در سر
که مسیر را تاریک تر میکند
از کنارم میگذرد
شالی بر کلامش پیچیده و
پای برهنه دارد
در آن تاریکی چشمانش را نمی بینم
و امید پیدا نیست
دور میشود،اما در سکوت
و فکری ژرف،
دستانم چون نفس های کوچه
سرد می شوند
انتهای مسیر پنهان است
صدایی مرا می خواند
گویا می خواهد مرا تا
خانه نشانی دهد..!
پیش میروم
آنرا دریابم..
به دیواری میرسم سخت
بن بستی، بلند در قامت شب،
و روی تن آن پلاکی بیدار و خوانا،
می گوید
نام این کوچه تنهایست..
رضاهمایی راد
#خاص #تکست_خاص #عکس_پروفایل #جذاب #زیبا #عاشقانه #عشق #تنهایی #عکس_نوشته #عشقولانه #تکست_ناب
هوا بسی سرد است
و شب بر قرق ِ کوچه ایستاده،
چراغی کم سو،
تاریکی ِخیالم را به میله های پنجره ای
زنجیر میکند
آنجا
هوس ِ کودکی بی خواب
در انتظار ِ دستان گرم پدریست
تا از نوازشی امن در بستری ارام گیرد،
نگاهم را میگیرم
نفس های مه آلودم می دمد
بر تن کوچه....
از پس ِ آن شبگردی از گذرگاه حاشیه
می آید
دودی از آتش درون
بر لب دارد
تا حاصل تمام خستگی های روزش را
بسوزاند
و کور سو نوری در سر
که مسیر را تاریک تر میکند
از کنارم میگذرد
شالی بر کلامش پیچیده و
پای برهنه دارد
در آن تاریکی چشمانش را نمی بینم
و امید پیدا نیست
دور میشود،اما در سکوت
و فکری ژرف،
دستانم چون نفس های کوچه
سرد می شوند
انتهای مسیر پنهان است
صدایی مرا می خواند
گویا می خواهد مرا تا
خانه نشانی دهد..!
پیش میروم
آنرا دریابم..
به دیواری میرسم سخت
بن بستی، بلند در قامت شب،
و روی تن آن پلاکی بیدار و خوانا،
می گوید
نام این کوچه تنهایست..
رضاهمایی راد
#خاص #تکست_خاص #عکس_پروفایل #جذاب #زیبا #عاشقانه #عشق #تنهایی #عکس_نوشته #عشقولانه #تکست_ناب
۳.۰k
۲۶ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.