شبم شد غوغا...
شبم شد غوغا...
ی غوغا تو دل هایم...
ی سِیلی رو گونه هام..
ز چشمم شرو و در لبم پایان...
نکردم همچین ارزویی اما در زد پشت درم...
من نااگاهم، درا وا کردم و شدش مهمان امشبم...
گریستم امشب را...
نخاستم این ناخوشایند را..
اما چه کنم ک...
نشستی در دلم و رفتی به اینده ات..
خوشحالم ک رفتی...
دیگر کسی نیس جلویت سد شود...
راحتی و اسوده
خوشحالم ک رفتی
چون نبودم لایق فرشته ای مث تو... ᰔ
.
.
.
.
میدونم ریدم....
.
.
.
.
.
لایک؟!
ی غوغا تو دل هایم...
ی سِیلی رو گونه هام..
ز چشمم شرو و در لبم پایان...
نکردم همچین ارزویی اما در زد پشت درم...
من نااگاهم، درا وا کردم و شدش مهمان امشبم...
گریستم امشب را...
نخاستم این ناخوشایند را..
اما چه کنم ک...
نشستی در دلم و رفتی به اینده ات..
خوشحالم ک رفتی...
دیگر کسی نیس جلویت سد شود...
راحتی و اسوده
خوشحالم ک رفتی
چون نبودم لایق فرشته ای مث تو... ᰔ
.
.
.
.
میدونم ریدم....
.
.
.
.
.
لایک؟!
۵۵۰
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.