م

مﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ!
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ...
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﺴﺘﻢ؛
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺮﮒ ﺩﺭﺧﺖ
ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﯼ ﻃﺮﺑﻨﺎﮎ ﭼﻤﻦ
ﻋﺎﺷﻖ ﺭﻗﺺ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺩﺭﺑﺎﺩ
ﻋﺎﺷﻖ ﮔﻨﺪﻡ ﺷﺎﺩ!
ﺁﺭﯼﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ
ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ ﻭﻟﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ:
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﺥ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻧﮕﺎﺭ!
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻠﻮﺗﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﯾﺎﺭ!
ﯾﺎ ﺑﻘﻮﻝ ﺧﻮﺍﺟﻪ، 
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﻟﺤﻈﻪ‌ ﯼ ﺑﻮﺱ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ!
ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﯿﺴﺖ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻮﯾﻨﺪ...
ﻣﻦ ﻧﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻧﻪ ﻧﮕﺎﺭﯼ ﻧﻪ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﻡ…
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ،
ﺑﺎﺗﻤﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ!

عشق یعنی رنگ زیبای انار...!

#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۲)

من برای دوست داشتنِآدم‌های دور و برمدنبال چیزهای عجیب نمی‌گر...

به دخترم بیاموزم که زیباترشدنش نه الزاما همیشه از ارایشگاهها...

لبخند که می زنی عجب جای قشنگی می شود دنیا عجیب می چسبد قدم ه...

فدیمترها همیشه علاجی برای هردردی بودمثل روغن چرخ خیاطی برای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط