پارت دوم
پارت دوم
خسته و کوفته رفتم خونه به مادر پدرم سلام کردم
پ ات :سلام دختر قشنگم
م ات:سلام چشم ابی مامان
ات :رفتم تو اتاق کتم رو در اوردم و پرت شدم رو تخت که یهو صدای در اومد شکه شدم سریع نشستم پدرم اومد تو داشت درباره ای صفرم به
امریکا حرف میزد
پ ات :دخترم تو باید بری منو مامانت
ات:اعصبانی شدم فریاد زدم و گفتم تو مامان چی اعصبانیت مو کنترل کردم و نشستم ببخشید ولی بابا من دوست ندارم
په ات: ولی برای فردا بلیت گرفتم باید بری
ات:بدون هماهنگی با من زدم زیر گریه که بابام رفت بیرون ناراحت چمدونم رو بستم و خوابیدم از شدت ناراحتی خوابم نمی برد صبح با صدای گوشیم بیدار شدم حموم کردم و لباس پوشیدن سوار ماشین شدم
پ ات : ات عزیزم خداحافظ
م ات :ات خوشگلم مواظب خودت باش
ات: باشه مامان
اره نقشم داره میگره رفتم بالا و نشستم سر صندلی تا بابا و مامان برن
خسته و کوفته رفتم خونه به مادر پدرم سلام کردم
پ ات :سلام دختر قشنگم
م ات:سلام چشم ابی مامان
ات :رفتم تو اتاق کتم رو در اوردم و پرت شدم رو تخت که یهو صدای در اومد شکه شدم سریع نشستم پدرم اومد تو داشت درباره ای صفرم به
امریکا حرف میزد
پ ات :دخترم تو باید بری منو مامانت
ات:اعصبانی شدم فریاد زدم و گفتم تو مامان چی اعصبانیت مو کنترل کردم و نشستم ببخشید ولی بابا من دوست ندارم
په ات: ولی برای فردا بلیت گرفتم باید بری
ات:بدون هماهنگی با من زدم زیر گریه که بابام رفت بیرون ناراحت چمدونم رو بستم و خوابیدم از شدت ناراحتی خوابم نمی برد صبح با صدای گوشیم بیدار شدم حموم کردم و لباس پوشیدن سوار ماشین شدم
پ ات : ات عزیزم خداحافظ
م ات :ات خوشگلم مواظب خودت باش
ات: باشه مامان
اره نقشم داره میگره رفتم بالا و نشستم سر صندلی تا بابا و مامان برن
۱.۳k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.