زندگی دوباره ی من :۴
در حال حرف زدن ..
♡بازی کردن ..
☆بازی کردن ..
×میخوای بری پایین ؟ گذاشتن پایین
☆رفتن سمت هیوری
×چه خوب با هم کنار میان 😊
÷ چه کیوتن 😊
۳ سال بعد
♡ شلام..
☆چلام...هیوری
¤ شلام...
♡ شلام ..میکو ..
ویو آیری = ۳ سال بعد در ۶ سالگی ... من و میکو و هیوری دوست های خوبی شدیم .. بعد اون همش بازی میکردیم و متوجه شدم که یوری چان مثل منه و اون هم تناسخ پیدا کرده
امروز تولد ۶ سالگی من هست.. خیلی ذوق دارم .. مادرم گفت قراره پرنس های ملورا در جشن تولدم باشن .. الان دیگه باید برم .... ☆
(تو دفتر خاطرات) پوکیدم .. چقدر کسل کننده است این جشن ..هوی یوری ..
♡ بله چیه ؟
☆ پوکیدم از خستگی .. چقدر کسل کننده هست این جشن
♡ تو مثلا پرنسسی...یکم سنگین تر باش .. مثلا الان وقت رقصه برو یکی رو پیدا کن برقص ... وای مثلا نگاه پرنس اول ملورا ( یویچیرو ) چقدر جذابه....
☆ من حوصله این کار هارو ندارم ... ولی برادرش جذاب تره ( مویچیرو ) .
♡ بریم اسمش رو بپرسیم ..☆ آره بریم ..
(پایان پارت)
♡بازی کردن ..
☆بازی کردن ..
×میخوای بری پایین ؟ گذاشتن پایین
☆رفتن سمت هیوری
×چه خوب با هم کنار میان 😊
÷ چه کیوتن 😊
۳ سال بعد
♡ شلام..
☆چلام...هیوری
¤ شلام...
♡ شلام ..میکو ..
ویو آیری = ۳ سال بعد در ۶ سالگی ... من و میکو و هیوری دوست های خوبی شدیم .. بعد اون همش بازی میکردیم و متوجه شدم که یوری چان مثل منه و اون هم تناسخ پیدا کرده
امروز تولد ۶ سالگی من هست.. خیلی ذوق دارم .. مادرم گفت قراره پرنس های ملورا در جشن تولدم باشن .. الان دیگه باید برم .... ☆
(تو دفتر خاطرات) پوکیدم .. چقدر کسل کننده است این جشن ..هوی یوری ..
♡ بله چیه ؟
☆ پوکیدم از خستگی .. چقدر کسل کننده هست این جشن
♡ تو مثلا پرنسسی...یکم سنگین تر باش .. مثلا الان وقت رقصه برو یکی رو پیدا کن برقص ... وای مثلا نگاه پرنس اول ملورا ( یویچیرو ) چقدر جذابه....
☆ من حوصله این کار هارو ندارم ... ولی برادرش جذاب تره ( مویچیرو ) .
♡ بریم اسمش رو بپرسیم ..☆ آره بریم ..
(پایان پارت)
۱.۲k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.