P2
P2
گوشیم رو ورداشتم ببینم ساعت چنده
اوههه ساعت ۱۲ بود شت به تماس هام نگاه کردم دیدم یونگی ۱۷ بار زنگ زده
بادیدن این اتفاق مستیم پرید و رفتم به سمت خونه
وقتی رمز در رو زدم رفتم تو با صحنه ای که دیدم خشک زدم
یونگی خیلی عصبانی به من خیره شده بود
از رو مبل پاشد و به طرفم آمد
_به به خانوم خانوما تشریف آوردید خجالت نمیکشیدید تا صبح میموندی
+یونگی م...
_تو چی هااااا (با داد)
_با این لباسا کجا بودی ات چرا بوی الکل میدی جواب منو بده
+یونگی متاسفم (با بغض شدید)
_نه مثل اینکه بهت خوش گذشته
+نه گوش کن یون...
_تو باید گوش کنی
-امشب بهت نشون میدم صاحبت کیه!
و رفتن اتاق و اسماااات
برام بنویسید دوست دارید اسمات بنویسم یا نه
گوشیم رو ورداشتم ببینم ساعت چنده
اوههه ساعت ۱۲ بود شت به تماس هام نگاه کردم دیدم یونگی ۱۷ بار زنگ زده
بادیدن این اتفاق مستیم پرید و رفتم به سمت خونه
وقتی رمز در رو زدم رفتم تو با صحنه ای که دیدم خشک زدم
یونگی خیلی عصبانی به من خیره شده بود
از رو مبل پاشد و به طرفم آمد
_به به خانوم خانوما تشریف آوردید خجالت نمیکشیدید تا صبح میموندی
+یونگی م...
_تو چی هااااا (با داد)
_با این لباسا کجا بودی ات چرا بوی الکل میدی جواب منو بده
+یونگی متاسفم (با بغض شدید)
_نه مثل اینکه بهت خوش گذشته
+نه گوش کن یون...
_تو باید گوش کنی
-امشب بهت نشون میدم صاحبت کیه!
و رفتن اتاق و اسماااات
برام بنویسید دوست دارید اسمات بنویسم یا نه
۶۳۹
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.