سناریو اچ پی
درخواستی*
موضوع: وقتی اونا مارو ترک میکنن و وقتی میخوان برگردن پرفسور اسنیپ میگه ا/ت مرده
پارت ۱
پسرای گریفندور:
رون:باورش نمیشه تعجب میکنه و چند روزی با بچه ها حرف نمیزنه
هری:تعجب میکنه و بغض گلوشو پر میکنه ولی از کلاس میاد بیرون ب سمت اتاقت میره و میره روی تختت پتوتو بغلم میکنه و بعد گریه میکنه
الیور: سریع ب سمت خوابگاه میره و بعد دنبال ت میگرده و فک میکنه این ی شوخیه از عصبانیت قرمز میشه
جرج: بعض میکنه و میگه: و.ولی ا/ت ..بم قول داده بود... و میزنه زیر گریه
فرد: روی زانوهاش میوفته و میگه: چچی؟؟؟ .....من بدون ادن نمیتونم و ی اشک از چشماش میریزه
حمایت؟
موضوع: وقتی اونا مارو ترک میکنن و وقتی میخوان برگردن پرفسور اسنیپ میگه ا/ت مرده
پارت ۱
پسرای گریفندور:
رون:باورش نمیشه تعجب میکنه و چند روزی با بچه ها حرف نمیزنه
هری:تعجب میکنه و بغض گلوشو پر میکنه ولی از کلاس میاد بیرون ب سمت اتاقت میره و میره روی تختت پتوتو بغلم میکنه و بعد گریه میکنه
الیور: سریع ب سمت خوابگاه میره و بعد دنبال ت میگرده و فک میکنه این ی شوخیه از عصبانیت قرمز میشه
جرج: بعض میکنه و میگه: و.ولی ا/ت ..بم قول داده بود... و میزنه زیر گریه
فرد: روی زانوهاش میوفته و میگه: چچی؟؟؟ .....من بدون ادن نمیتونم و ی اشک از چشماش میریزه
حمایت؟
۱۳.۱k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.