진정한 사랑❤🔥
진정한 사랑❤🔥
2장💫فصل ۲
P~۲۰
(خب ببینید جینا مافیاس جیمین هم مافیاس مافیا بوی و گرل کره این دوتان و همه میشناسنشون و تو این مدرسه کسی نفهمیده جیا و جینهو بچه اینان به خیر از لوسی و ته یانگ و ووجین که اینا هم تو این مدرسن و لوسی سنش۱۸اونجا اشتباه نوشتم ۱۵😅 و ته یانگ و لوسی تو دانشگاه هستن 🥴)
هنو تو راه مدرسن:
که.........
راننده شخصی:قربان رسیدیم
*راننده درو باز کرد راه افتادن تو مدرسه جیا و جینهو دست همو گرفته بودن و وسط جینا و جیمین راه میرفتن همه نگاشون میکردن البته بعیددنیس همه مافیا بوی و گرل خطرناک کره رو رو میشناسن😏*
*رسیدن دفتر مدیر ورفتن داخل و نشستن صندلی روبرو میز مدیر و اونی که با جینهو وجیا دعوا کرده بود هم همونجا بود بغلشون*
جیمین:خیلی خب خانم مدیر چرا مارو صدا زدین
•م...معلومه...دخ..دختر و پسر ش..شما بچه های منو ز..زدن
جینا:هه معلومه اول کی دعوا رو شروع کرد بچه های شما خب خانم مدیر
•مدرک دارین...ش..شما ها
جیمین:تقاضا دارم که دوربین هارو نگاه کنین بعد نظری بدین
¶بله موافقم*دوربینت رو روشن کرد و نشونشون داد و معلوم شد بچه های اون زن مقصر اصلی بودن *
جیمین:خب حالا چی*بعد چند حرف و....بچه های اون زنه فهمیده بودم اونا مافیا هستن و به مامانشون تو گوشش گفتن و...........خلاصه بعد اینا اونا رفتن واینا هم اومدن بیرون از دفتر تو حیاط رفتن نزدیک دره خروجی مدرسه*
جیا:مامان بابا مرسی که اومدین
جینهو:مرسی
جیمین:خواهش و من شاید نرسم بیام دنبالتون مامانتون تنها میاد دنبالتون و دوباره برمیگرده شرکت
جینا:به درستون دقت کنید و مواظب باشید😊
ووجین:سلام عمو سلام زن عمو و بچه ها
ووجین:من که یه بار دعوا کردم مامان بابا اومدن شما هم که اومدین برا دعوا اینا خب دیگه فک کنم کارتون داره دیر میشه
جینهو:موافقم شما میتونید برین ما مواظبیم
جیا:بابای
جینا:بای
جیمین:بای*خب اینا رفتن سوار ماشین شدن و جیمین بلافاصله.......*
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#lranians__love_Jk
2장💫فصل ۲
P~۲۰
(خب ببینید جینا مافیاس جیمین هم مافیاس مافیا بوی و گرل کره این دوتان و همه میشناسنشون و تو این مدرسه کسی نفهمیده جیا و جینهو بچه اینان به خیر از لوسی و ته یانگ و ووجین که اینا هم تو این مدرسن و لوسی سنش۱۸اونجا اشتباه نوشتم ۱۵😅 و ته یانگ و لوسی تو دانشگاه هستن 🥴)
هنو تو راه مدرسن:
که.........
راننده شخصی:قربان رسیدیم
*راننده درو باز کرد راه افتادن تو مدرسه جیا و جینهو دست همو گرفته بودن و وسط جینا و جیمین راه میرفتن همه نگاشون میکردن البته بعیددنیس همه مافیا بوی و گرل خطرناک کره رو رو میشناسن😏*
*رسیدن دفتر مدیر ورفتن داخل و نشستن صندلی روبرو میز مدیر و اونی که با جینهو وجیا دعوا کرده بود هم همونجا بود بغلشون*
جیمین:خیلی خب خانم مدیر چرا مارو صدا زدین
•م...معلومه...دخ..دختر و پسر ش..شما بچه های منو ز..زدن
جینا:هه معلومه اول کی دعوا رو شروع کرد بچه های شما خب خانم مدیر
•مدرک دارین...ش..شما ها
جیمین:تقاضا دارم که دوربین هارو نگاه کنین بعد نظری بدین
¶بله موافقم*دوربینت رو روشن کرد و نشونشون داد و معلوم شد بچه های اون زن مقصر اصلی بودن *
جیمین:خب حالا چی*بعد چند حرف و....بچه های اون زنه فهمیده بودم اونا مافیا هستن و به مامانشون تو گوشش گفتن و...........خلاصه بعد اینا اونا رفتن واینا هم اومدن بیرون از دفتر تو حیاط رفتن نزدیک دره خروجی مدرسه*
جیا:مامان بابا مرسی که اومدین
جینهو:مرسی
جیمین:خواهش و من شاید نرسم بیام دنبالتون مامانتون تنها میاد دنبالتون و دوباره برمیگرده شرکت
جینا:به درستون دقت کنید و مواظب باشید😊
ووجین:سلام عمو سلام زن عمو و بچه ها
ووجین:من که یه بار دعوا کردم مامان بابا اومدن شما هم که اومدین برا دعوا اینا خب دیگه فک کنم کارتون داره دیر میشه
جینهو:موافقم شما میتونید برین ما مواظبیم
جیا:بابای
جینا:بای
جیمین:بای*خب اینا رفتن سوار ماشین شدن و جیمین بلافاصله.......*
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#lranians__love_Jk
۴.۷k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.