پارت 6
ا.ت
نمیدونم چی بگم برای همین ساکت نشستم
ته ته: واقعا گفتی
ا.ت: چی رو
ته ته:اینکه اگه ی مرد مزاحمت میشد به من زنگ می زدی
ا.ت:ا...ره
ته ته: لباست خیلی باز
ا.ت: ترو خدا بزار تنم باشه 🥹
ته ته:من که نگفتم عوض کن
ا.ت:آخ جون
ته ته : فقط ی چیزی
ا.ت:چی
ته ته : تو باید منو ددی صدا کنی
ا.ت :چرا
ته ته:😏
ته ته
خیلی با اون لباس خوشگل شده بود
بعد سه ساعت
ته ته: رسیدیم
خوابش برده بود سرش رو آروم نوازش کردم بیدار شد
ا.ت: چی شده
ته ته: رسیدیم
ا.ت
رسیده بودیم تهیونگ اومد در ماشین رو برام باز کرد
چون می دونستم که تو بار ی عالمه مزاحم دست تهیونگ و محکم گرفتم بعد آروم گفتم گوشت بیار جلو
ا.ت:ددی من میترسم
ته ته:نگران نباش تو فقط پیش من باش
نمیدونم چی بگم برای همین ساکت نشستم
ته ته: واقعا گفتی
ا.ت: چی رو
ته ته:اینکه اگه ی مرد مزاحمت میشد به من زنگ می زدی
ا.ت:ا...ره
ته ته: لباست خیلی باز
ا.ت: ترو خدا بزار تنم باشه 🥹
ته ته:من که نگفتم عوض کن
ا.ت:آخ جون
ته ته : فقط ی چیزی
ا.ت:چی
ته ته : تو باید منو ددی صدا کنی
ا.ت :چرا
ته ته:😏
ته ته
خیلی با اون لباس خوشگل شده بود
بعد سه ساعت
ته ته: رسیدیم
خوابش برده بود سرش رو آروم نوازش کردم بیدار شد
ا.ت: چی شده
ته ته: رسیدیم
ا.ت
رسیده بودیم تهیونگ اومد در ماشین رو برام باز کرد
چون می دونستم که تو بار ی عالمه مزاحم دست تهیونگ و محکم گرفتم بعد آروم گفتم گوشت بیار جلو
ا.ت:ددی من میترسم
ته ته:نگران نباش تو فقط پیش من باش
۴.۶k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.