فیک جانگ کوک(نفرت نمی گذارد عاشق باشم)پارت۲۱*
بیدار که شدم دیدم جیمین بالا سرمه گفت که حالم بد شده بوده برا همین غش کردم سرمم که تموم شه می تونم پاشم.
جیمین رفت بیرون من موندمو گریه هام.زدم زیر گریه من اونو دوس دارم .اررررررر
جینا اومد تو
جینا:داری گریه می کنی؟تو به این روز انداختیش .داداش من مرده تو کما برگشتنش احتمالش۱۰ درصده
پاشدم رفتم بیرون حال حوصله ی حرفاشو نداشتم ولی تا درو باز کردم یه سیلی زد بهم خیلیی درد داشت هیچی نگفتم.
نشسته بودم رو زمین .
که دکتر اومد گفت برین پیشش و تا می تونین باهاش حرف بزنین تا هوشیار شه.
رفتم پیشش با گریه گفتم
توروخدا بیدار شو قول می دم بیدار شی بازم باهات باشم من دوست دارم عاشقتم مگه نگفتی تا ابد باهام هستی ها .
منو تنها نذار من هیشکی رو حز تو ندارم هیشکی همه بهم پشت کردن حتی بهترین دوستم.
اگر بمونی قل می دم باهات بمونم.
یهو دیدم دستگاه داره صدا می ده زربان قلبش رفته بود بالا.
سوهو:دکتر !دکتر!
دکتر گفت وضعیت خوبه بیشتر حرف بزنین بیشتر
کوک ببین من عاشقتم بیدار شو خب خواهش می کنم.
یهو پلکش تکون خورد کوک صدامو میشنوی.
کوک:سوهو سوهو سوهو
سوهو:جانم
اینم برا روز ارمی روزمون مبارک
جیمین رفت بیرون من موندمو گریه هام.زدم زیر گریه من اونو دوس دارم .اررررررر
جینا اومد تو
جینا:داری گریه می کنی؟تو به این روز انداختیش .داداش من مرده تو کما برگشتنش احتمالش۱۰ درصده
پاشدم رفتم بیرون حال حوصله ی حرفاشو نداشتم ولی تا درو باز کردم یه سیلی زد بهم خیلیی درد داشت هیچی نگفتم.
نشسته بودم رو زمین .
که دکتر اومد گفت برین پیشش و تا می تونین باهاش حرف بزنین تا هوشیار شه.
رفتم پیشش با گریه گفتم
توروخدا بیدار شو قول می دم بیدار شی بازم باهات باشم من دوست دارم عاشقتم مگه نگفتی تا ابد باهام هستی ها .
منو تنها نذار من هیشکی رو حز تو ندارم هیشکی همه بهم پشت کردن حتی بهترین دوستم.
اگر بمونی قل می دم باهات بمونم.
یهو دیدم دستگاه داره صدا می ده زربان قلبش رفته بود بالا.
سوهو:دکتر !دکتر!
دکتر گفت وضعیت خوبه بیشتر حرف بزنین بیشتر
کوک ببین من عاشقتم بیدار شو خب خواهش می کنم.
یهو پلکش تکون خورد کوک صدامو میشنوی.
کوک:سوهو سوهو سوهو
سوهو:جانم
اینم برا روز ارمی روزمون مبارک
۵۰.۶k
۱۸ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.