forbidden love part ۱۹
تو حالت خوبه؟ متاسفم زیاده روی کردم
-چیزی نیست.
پتو رو کنار زد و از جاش بلند شد اما زیر پاش خالی شد و روی زانوهاش افتاد
هیونجین جلوش نشست و سرش رو بالا گرفت.
-تو حالت خوب نیس صبر کن
یه لیوان اب همراه با چند تا قرص برای فلیکس برد و کمکش کرد بلند شه.
فلیکس جلوی اینه رفت و کمی یقه ی لباسش رو پایین داد.
جای دندون های هیونجین کاملا واضح بود و معلوم بود به این زودیا نمیره.
یقه ی لباسش رو تا جایی که میتونست بست تا اون کبودی پررنگ رو بپوشونه.
هیونجین سکوت اتاق رو شکست و پرسید
-میخوای دوباره صحبت کنیم؟
نیم نگاهی به هیونجین انداخت و گفت
-فردا میبینمت
بدون اینکه منتطر جواب هیونجین بمونه از اتاق خارج شد و وارد سالن شد
روز میز کنار چان و میکائیل نشست که با لبخند ملیح و مرموزانه ی چان مواجه شد
-چته؟
-خوش گذشت؟
فلیکس جواب داد:اونجوری که فکر میکنی نیست فردا دوباره حرف میزنیم
میدونست که اگه اون دونفر باهم حرف بزنن به هم برمیگردن و از به هم رسیدن اون دونفر خوشحال بود.
پارتای بعدی قراره یکم اهم شه😂🤝
-چیزی نیست.
پتو رو کنار زد و از جاش بلند شد اما زیر پاش خالی شد و روی زانوهاش افتاد
هیونجین جلوش نشست و سرش رو بالا گرفت.
-تو حالت خوب نیس صبر کن
یه لیوان اب همراه با چند تا قرص برای فلیکس برد و کمکش کرد بلند شه.
فلیکس جلوی اینه رفت و کمی یقه ی لباسش رو پایین داد.
جای دندون های هیونجین کاملا واضح بود و معلوم بود به این زودیا نمیره.
یقه ی لباسش رو تا جایی که میتونست بست تا اون کبودی پررنگ رو بپوشونه.
هیونجین سکوت اتاق رو شکست و پرسید
-میخوای دوباره صحبت کنیم؟
نیم نگاهی به هیونجین انداخت و گفت
-فردا میبینمت
بدون اینکه منتطر جواب هیونجین بمونه از اتاق خارج شد و وارد سالن شد
روز میز کنار چان و میکائیل نشست که با لبخند ملیح و مرموزانه ی چان مواجه شد
-چته؟
-خوش گذشت؟
فلیکس جواب داد:اونجوری که فکر میکنی نیست فردا دوباره حرف میزنیم
میدونست که اگه اون دونفر باهم حرف بزنن به هم برمیگردن و از به هم رسیدن اون دونفر خوشحال بود.
پارتای بعدی قراره یکم اهم شه😂🤝
۵.۳k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.