سناریو مایکی پارت۲
هیروشی:*تا مایکی نیومده پارم کنه اینو پاره کنم*پامو اوردم بالا و خیلی محکم زدم به ...... سنسه( گرفتین؟)
سنسه: اییی دختره ی ه. ر. زه *
هیروشی:*خنده ریز*بمیرم برات
*سنسه دستشو بالا برد تا بازم هیروشی رو بزنه*
ویو مایکی
...... خونت حلاله
یه دفعه دیدم سنسه دستش رو برده بالا تا دوباره هیروشی رو بزنه. با سرعت نور رفتم پشت سنسه و دستاشو گرفتم و از پشت خابوندمش رو زمین و یک لگد محکم بهش زدم جوری ک دندوناش شکست.به هیروشی نگاه کردم و گفتم
مایکی: هیروشی مراقب خودت باش
هیروشی:*خنده کیوت*نه بابا اینکه چیزی نبود
ویو هیروشی
داشتم با مایکی حرف میزدم ک سانزو، ران و ریندو از اون سر کلاس اومدن پیش منو مایکی.
سانزو: های گرل
مایکی: سانزو مث بچه ادم زر بزن
ران: چطوره:؟
*همه بچه هارو پوکونده بودن*
هیروشی: ای.. ن... خیلی خفنههههه
ریندو: میتونستیم فقط از پنجره بندازیمشون پایین لازم ب اینهمه خشونت نبود
هیروشی: کلاس ما طبقه هفتمه ریندو
ران: الان این ک بدتر شد
مایکی: اییی دلمممم
سانزو: چته؟
هیروشی: خوبی مایکی؟
مایکی: پیش ب سوی کن چیننن
ران: واس چی؟
ریندو: دلت واسه اون دراز تنگ شده؟
مایکی: ببندین دورایاکی ماخامممم
اعضا رفتن از کلاس بیرون و ب سمت گنگ راه افتادن
هیروشی: شت، بیا بریم
مایکی: شت ب خودتتت. درضمن میگم واسه تو دورایاکی نگیرهه
هیروشی: واسه چی اخههه
مایکی: باید مواظب خودت باشی*لب هیروشی رو گرفت*میبینی لبتو؟ قشنگ پاره شده. باید بیشتر مراقب باشی
هیروشی:*زیرلب*خب تهش واسه کی مهمه؟؟؟
مایکی اومد دم گوشم و اروم گقت: من
ک یه دفعه خیلی سرخ شدم و نمیدونم چرا
هیروشی: ولی بگو واس منم بگیرههه*اخم کیوت*
مایکی: باشه باشه*سرتو ناز کرد و رفتین سمت گنگ*
وقتی رسیدین گنگ مایکی رفت دورایاکی بخره و تو منتظرش موندی ک یهو....
سنسه: اییی دختره ی ه. ر. زه *
هیروشی:*خنده ریز*بمیرم برات
*سنسه دستشو بالا برد تا بازم هیروشی رو بزنه*
ویو مایکی
...... خونت حلاله
یه دفعه دیدم سنسه دستش رو برده بالا تا دوباره هیروشی رو بزنه. با سرعت نور رفتم پشت سنسه و دستاشو گرفتم و از پشت خابوندمش رو زمین و یک لگد محکم بهش زدم جوری ک دندوناش شکست.به هیروشی نگاه کردم و گفتم
مایکی: هیروشی مراقب خودت باش
هیروشی:*خنده کیوت*نه بابا اینکه چیزی نبود
ویو هیروشی
داشتم با مایکی حرف میزدم ک سانزو، ران و ریندو از اون سر کلاس اومدن پیش منو مایکی.
سانزو: های گرل
مایکی: سانزو مث بچه ادم زر بزن
ران: چطوره:؟
*همه بچه هارو پوکونده بودن*
هیروشی: ای.. ن... خیلی خفنههههه
ریندو: میتونستیم فقط از پنجره بندازیمشون پایین لازم ب اینهمه خشونت نبود
هیروشی: کلاس ما طبقه هفتمه ریندو
ران: الان این ک بدتر شد
مایکی: اییی دلمممم
سانزو: چته؟
هیروشی: خوبی مایکی؟
مایکی: پیش ب سوی کن چیننن
ران: واس چی؟
ریندو: دلت واسه اون دراز تنگ شده؟
مایکی: ببندین دورایاکی ماخامممم
اعضا رفتن از کلاس بیرون و ب سمت گنگ راه افتادن
هیروشی: شت، بیا بریم
مایکی: شت ب خودتتت. درضمن میگم واسه تو دورایاکی نگیرهه
هیروشی: واسه چی اخههه
مایکی: باید مواظب خودت باشی*لب هیروشی رو گرفت*میبینی لبتو؟ قشنگ پاره شده. باید بیشتر مراقب باشی
هیروشی:*زیرلب*خب تهش واسه کی مهمه؟؟؟
مایکی اومد دم گوشم و اروم گقت: من
ک یه دفعه خیلی سرخ شدم و نمیدونم چرا
هیروشی: ولی بگو واس منم بگیرههه*اخم کیوت*
مایکی: باشه باشه*سرتو ناز کرد و رفتین سمت گنگ*
وقتی رسیدین گنگ مایکی رفت دورایاکی بخره و تو منتظرش موندی ک یهو....
۹.۱k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.