DEVIL !
DEVIL !
PART²
(بروبچ یه چیزی که داخل این کلا گیج نشید ته و اکیپش از وقتی که یوتیوبری و شروع کردن یه چندتا قدرت ماورائی مثل هری پاتر و اینا دارن البته با دست انجام میشه و بدون حرف زدن)
POV TEA:
وسایل و چیدم رفتم عصرونه خوردم و دوش گرفتم.چکمه قهوه ایم و با هودی سفیدم و شلوار لی قهوه ای و سفیدم و با کیف قهوه ای سفیدم گذاشتم کنار و رفتم موهام سشوار کردم.
۱۵ دقیقه بعد:
بعد ماسک و مسواک لباسام و پوشیدم و آماده شدم برای محل قرار.
یه تاکسی گرفتم و رفتم
*رسید به محل قرار*
از تاکسی پیاده شدم که هیونگا رو اونطرف خیابون دیدم.
ته:هیونگزززززز
هیونگاش😂:تهیییی
*بسه دیگه :/*رفتن دم جنگل
یونگ:بچه ها یکم خفناک نیس جنگلش؟
سوهو:آره مخصوصا که الان دم غروبه
جین:حالا ولش بریم توش
باید واسه ی ورود از روی یه جای ۱ یا ۲ متری میپریدیم
ته:من ک.....جیغغغغ هیونگ توروحتتتت
جین هیونگ پرتم کرد پایین :) عر ☠️
هممون از اون ورودی داخل اومدیم
سوهو:چه خوشگلههههه! داخلش برعکس ورودیشه
پرش زمانی:
ته:خب الان ساعت ۱۱:۴۵ عه بهتره روی یه صخره(سخره؟) بریم
با قدرتایی که داشتیم با یه پرش رسیدیم روی یه سخره ی بزرگ
جین:واو بچه ها من روبه روتونم
جیمین:کو کجا؟ خیلیی خریی
جین:یااا هیونگ چیه ماه که منم پس روبه روتونم😂
ته:بلند شین احظار و شروع کنیم
شمع هارو مثل ستاره پنج پر چیدیم وسطش تخته ویجیبورد و گذاشتیم و گوست توب و روشن کردیم و گذاشتیم بغلمون
ته:خب احظار شروع شد.
جین هیونگ روبه روی من نشست و با دو انگشت سر مثلث رو گرفت و من با دوانگشت دو گوشه ی مثلث و شروع کردیم تکون دادنش تا یه حسی پیدا کنیم
دستامون ناگهان به حرف ج ذ ا ب کشیده شد(یادم رفته انگلیسیشو)
POV KOOK:
کوک:هیونگا فک کنم داریم احظار میشیم
نامجون:صددرصد پس بیا بریم ببینیم چه خبره
با یه تلپورت ساده به محل رسیدیم
کوک:اوففف چه جذابه اون پسره(تهیونگ و میگه)
نامجون:خاک تو سرت هرچی بگی و جذب میکنه و میفهمن
خماریییی
لایک و کام فراموش نشه
والا که هر چی بگم که گوش نمیدین برا دیوار دارم میگم دیوار حرف گوش کنه حداقل
PART²
(بروبچ یه چیزی که داخل این کلا گیج نشید ته و اکیپش از وقتی که یوتیوبری و شروع کردن یه چندتا قدرت ماورائی مثل هری پاتر و اینا دارن البته با دست انجام میشه و بدون حرف زدن)
POV TEA:
وسایل و چیدم رفتم عصرونه خوردم و دوش گرفتم.چکمه قهوه ایم و با هودی سفیدم و شلوار لی قهوه ای و سفیدم و با کیف قهوه ای سفیدم گذاشتم کنار و رفتم موهام سشوار کردم.
۱۵ دقیقه بعد:
بعد ماسک و مسواک لباسام و پوشیدم و آماده شدم برای محل قرار.
یه تاکسی گرفتم و رفتم
*رسید به محل قرار*
از تاکسی پیاده شدم که هیونگا رو اونطرف خیابون دیدم.
ته:هیونگزززززز
هیونگاش😂:تهیییی
*بسه دیگه :/*رفتن دم جنگل
یونگ:بچه ها یکم خفناک نیس جنگلش؟
سوهو:آره مخصوصا که الان دم غروبه
جین:حالا ولش بریم توش
باید واسه ی ورود از روی یه جای ۱ یا ۲ متری میپریدیم
ته:من ک.....جیغغغغ هیونگ توروحتتتت
جین هیونگ پرتم کرد پایین :) عر ☠️
هممون از اون ورودی داخل اومدیم
سوهو:چه خوشگلههههه! داخلش برعکس ورودیشه
پرش زمانی:
ته:خب الان ساعت ۱۱:۴۵ عه بهتره روی یه صخره(سخره؟) بریم
با قدرتایی که داشتیم با یه پرش رسیدیم روی یه سخره ی بزرگ
جین:واو بچه ها من روبه روتونم
جیمین:کو کجا؟ خیلیی خریی
جین:یااا هیونگ چیه ماه که منم پس روبه روتونم😂
ته:بلند شین احظار و شروع کنیم
شمع هارو مثل ستاره پنج پر چیدیم وسطش تخته ویجیبورد و گذاشتیم و گوست توب و روشن کردیم و گذاشتیم بغلمون
ته:خب احظار شروع شد.
جین هیونگ روبه روی من نشست و با دو انگشت سر مثلث رو گرفت و من با دوانگشت دو گوشه ی مثلث و شروع کردیم تکون دادنش تا یه حسی پیدا کنیم
دستامون ناگهان به حرف ج ذ ا ب کشیده شد(یادم رفته انگلیسیشو)
POV KOOK:
کوک:هیونگا فک کنم داریم احظار میشیم
نامجون:صددرصد پس بیا بریم ببینیم چه خبره
با یه تلپورت ساده به محل رسیدیم
کوک:اوففف چه جذابه اون پسره(تهیونگ و میگه)
نامجون:خاک تو سرت هرچی بگی و جذب میکنه و میفهمن
خماریییی
لایک و کام فراموش نشه
والا که هر چی بگم که گوش نمیدین برا دیوار دارم میگم دیوار حرف گوش کنه حداقل
۱.۱k
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.