معجزه من
معجزه من
پارت ۲۹
(۵سال بعد)
(النا)
پنج سال گذشته بود من افسردگی گرفته بودم میرفتم پیش روان پزشک ازدواج نکردم دوبار خودکشی کردم ولی کسی حتی نمدونه دلیلش رامتین بوده مهگل با اصلان ازدواج کردن و تو اون خونه ک رامتین براشون گذاشته بود زندگی میکنن،بابام کار پیدا کرده بود سرکار میرفت داداشم خواهرمم دیک کلاس هفتم میرفتن
خواب رامتین داشتم میدیدم ک
مامان رقیه: النا النا مامان پاشو وقت دکتر روان پزشکتو داری پاشو
النا: الان پا میشم
پاشدم یک تیشرت سفید بلند و روش یک سویشرت کلاه داره و شلوار کارگو پوشیدم،راستی اینم بگم ک بابام سخت گیرش تو لباس پوشیدن یکم کم شده بود حالا با اینک لباس هام بلند بود ولی میذاشت ک با هودی بلند یا تیشرت برم بیرون تینت ک یک سری رامتین گفت خوش رنگه رو به لبم زدم کفش هایی جردنمو پوشیدم سوار ماشین بابام شدم
النا: بابا مهگل میاد دنبالم شما دیگ نیا
باباعلی:باشه
منو رسوند رفت در اتاق خانم حاجی پور رو زدم
النا: سلام خاله ملیحه
ملیحه: سلام النا خانوم بیا تو
نشستم ک با اخم بهم نگاه کرد
ملیحه: باز ک لباس مشکی تنت کردی
النا: نمتونم لباس رنگی بپوشم
ملیحه: اخه من فدات شم تو با این پسره یک سال هم نبوده ک هم دیگ رو میشناختین بعد تو اینجوری میکنی
النا: خب من چیکار کنم دوسش دارم
ملیحه: این چی دوست داشتین ک هیچ کس خبر نداره
النا:بعضی چیز ها باید راز بین خودت قلبت بمونه
ملیحه: حتی مهگل ک رفیق صمیمی تویی خبر نداره ک از داداش خوشت امده و بعد توقع داره ک همه بهش توجه کنن بدون اینک بدونن دردت چی (با کمی داد)
النا: الان من اصلا به همه ی عالم بگم من رامتین دوست دارم کو رامتین معلوم نیست کجاست با کی
ملیحه: همین منم میگم اصلا فردا رامتین برگشت زن داشت بچه داشت اون موقع میخوای چیکار کنی،تو ۲۰ سالت شده النا اونم شده ۲۷ سالش خب شاید
النا:میگی شاید زن بچه داره؟
ملیحه: من بیمار هایی مثل تو داشتم اونا هم منتظر عشقشون بودن ولی وقتی برگشتن خودشو تنها نیومدن یک بچه یا زن گرفته بودن
النا: حالا من چیکار کنم؟
ملیحه: فراموشش نمکنی خب هیچی دنبال یک عشق جدید بگرد خوشگل من این همه پسر ک ترو میخوان تو بزرگ شدی دختر ۱۶ ساله ک نیستی خوشگل تر شدی خانوم تره شدی تو ازدواج ک انتخاب هایی بهتری برات میاد پس تا بیشتر اذیت نشدی ازدواج کن
همنجور داشتیم حرف میزدم ک یک پسر....
اسلاید دوم: استایل النا ولی شما سویشرتشو مشکی فرض کنید
اسلاید سوم: همون پسر ک امد
فالوور قدیمی میدونن ک هرعکس جدید چی معنی میده حالا بگید این عکس چی معنی میده؟
پارت ۲۹
(۵سال بعد)
(النا)
پنج سال گذشته بود من افسردگی گرفته بودم میرفتم پیش روان پزشک ازدواج نکردم دوبار خودکشی کردم ولی کسی حتی نمدونه دلیلش رامتین بوده مهگل با اصلان ازدواج کردن و تو اون خونه ک رامتین براشون گذاشته بود زندگی میکنن،بابام کار پیدا کرده بود سرکار میرفت داداشم خواهرمم دیک کلاس هفتم میرفتن
خواب رامتین داشتم میدیدم ک
مامان رقیه: النا النا مامان پاشو وقت دکتر روان پزشکتو داری پاشو
النا: الان پا میشم
پاشدم یک تیشرت سفید بلند و روش یک سویشرت کلاه داره و شلوار کارگو پوشیدم،راستی اینم بگم ک بابام سخت گیرش تو لباس پوشیدن یکم کم شده بود حالا با اینک لباس هام بلند بود ولی میذاشت ک با هودی بلند یا تیشرت برم بیرون تینت ک یک سری رامتین گفت خوش رنگه رو به لبم زدم کفش هایی جردنمو پوشیدم سوار ماشین بابام شدم
النا: بابا مهگل میاد دنبالم شما دیگ نیا
باباعلی:باشه
منو رسوند رفت در اتاق خانم حاجی پور رو زدم
النا: سلام خاله ملیحه
ملیحه: سلام النا خانوم بیا تو
نشستم ک با اخم بهم نگاه کرد
ملیحه: باز ک لباس مشکی تنت کردی
النا: نمتونم لباس رنگی بپوشم
ملیحه: اخه من فدات شم تو با این پسره یک سال هم نبوده ک هم دیگ رو میشناختین بعد تو اینجوری میکنی
النا: خب من چیکار کنم دوسش دارم
ملیحه: این چی دوست داشتین ک هیچ کس خبر نداره
النا:بعضی چیز ها باید راز بین خودت قلبت بمونه
ملیحه: حتی مهگل ک رفیق صمیمی تویی خبر نداره ک از داداش خوشت امده و بعد توقع داره ک همه بهش توجه کنن بدون اینک بدونن دردت چی (با کمی داد)
النا: الان من اصلا به همه ی عالم بگم من رامتین دوست دارم کو رامتین معلوم نیست کجاست با کی
ملیحه: همین منم میگم اصلا فردا رامتین برگشت زن داشت بچه داشت اون موقع میخوای چیکار کنی،تو ۲۰ سالت شده النا اونم شده ۲۷ سالش خب شاید
النا:میگی شاید زن بچه داره؟
ملیحه: من بیمار هایی مثل تو داشتم اونا هم منتظر عشقشون بودن ولی وقتی برگشتن خودشو تنها نیومدن یک بچه یا زن گرفته بودن
النا: حالا من چیکار کنم؟
ملیحه: فراموشش نمکنی خب هیچی دنبال یک عشق جدید بگرد خوشگل من این همه پسر ک ترو میخوان تو بزرگ شدی دختر ۱۶ ساله ک نیستی خوشگل تر شدی خانوم تره شدی تو ازدواج ک انتخاب هایی بهتری برات میاد پس تا بیشتر اذیت نشدی ازدواج کن
همنجور داشتیم حرف میزدم ک یک پسر....
اسلاید دوم: استایل النا ولی شما سویشرتشو مشکی فرض کنید
اسلاید سوم: همون پسر ک امد
فالوور قدیمی میدونن ک هرعکس جدید چی معنی میده حالا بگید این عکس چی معنی میده؟
۸.۸k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.