دروغ اجباری پارت2
دروغ اجباری
پارت2
از زبون رزی:
اسمشو پرسیدم گفت اسمش میجوعه.
باهم برگشتیم به اتاق تا رفتیم داخل همه ریختن سرمون که چی شد و اینا...
میجو معذب شده بود بخاطر همین منم قضیه رو پیچوندم و به کسی چیزی نگفتم.
رزی:اممم...نظرتون چیه خودمونو معرفی کنیم تا باهم آشنا بشیم؟؟
اینا بودن اسماشون😐👇🏻
جئون جونگ کوک
پارک جیمین
کیم تهیونگ
کیم نامجون
جانگ هوسوک
مین یونگی
کیم سوکجین
میجو و منو میونگ(میونگ دختره)
خلاصه با هم دوست شدیم و شب فرا رسید.(حالا انگار زمان جنگه😂)
من و دخترا تختامون کنار هم بود یعنی
من میجو میونگ
داشتیم با هم حرف میزدیم و میخندیدیم البته من فقط در حد یه لبخند.
یهو در باز شد و دوتا مرد یه تخت اوردن داخل.
دوباره رییس(دلم میخواد خفش کنم😐💔)اومد داخل و گفت:بچه ها اتاقای دیگه پر بودن بخاطر همین مجبور شدیم کاراموز جدید رو بیاریم اینجا.
همه شروع کردن پچ پچ کردن به غیر شوگا که خواب بود😐😂
یه پسر اومد داخل و گفت:سلام من...
لایک:+35
کامنت:+20
دیگه خود دانید😐😂💔
پارت2
از زبون رزی:
اسمشو پرسیدم گفت اسمش میجوعه.
باهم برگشتیم به اتاق تا رفتیم داخل همه ریختن سرمون که چی شد و اینا...
میجو معذب شده بود بخاطر همین منم قضیه رو پیچوندم و به کسی چیزی نگفتم.
رزی:اممم...نظرتون چیه خودمونو معرفی کنیم تا باهم آشنا بشیم؟؟
اینا بودن اسماشون😐👇🏻
جئون جونگ کوک
پارک جیمین
کیم تهیونگ
کیم نامجون
جانگ هوسوک
مین یونگی
کیم سوکجین
میجو و منو میونگ(میونگ دختره)
خلاصه با هم دوست شدیم و شب فرا رسید.(حالا انگار زمان جنگه😂)
من و دخترا تختامون کنار هم بود یعنی
من میجو میونگ
داشتیم با هم حرف میزدیم و میخندیدیم البته من فقط در حد یه لبخند.
یهو در باز شد و دوتا مرد یه تخت اوردن داخل.
دوباره رییس(دلم میخواد خفش کنم😐💔)اومد داخل و گفت:بچه ها اتاقای دیگه پر بودن بخاطر همین مجبور شدیم کاراموز جدید رو بیاریم اینجا.
همه شروع کردن پچ پچ کردن به غیر شوگا که خواب بود😐😂
یه پسر اومد داخل و گفت:سلام من...
لایک:+35
کامنت:+20
دیگه خود دانید😐😂💔
۱۳.۲k
۰۹ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.