قدرت عشق Part 8
جانگ یو ـ خوشبختم خوب من فعلا میرم شما راحت باشین
و جانگ یو رفت
رانگ ـ خوب هانا الا چیکار کنیم
هانا ـ نمیدونم بیا بریم یه جا که هیچ کس نباشه فقط خودمون دوتا
رانگ ـ باشه هر چی تو بگی
هانا ـ راستی خانوادت با اینکه تو با من باشی مشکلی ندارن
رانگ ـ این زندگی منه من خودم تصمیم
می گیرم که چی برام. خوبه چی بد پس
اونا اجازه ندارن کاری کنن
راستی یه چیز دیگه یه انگشتر ست هم
برای خودمون خریدم
هانا ـ این چکاری مگه می خوایم عروسی کنیم
رانگ ـ می خوام همه بفهمن که تو با من قرار میزاری
هانا ـ بنظرت الا کلاس شروع نمی شه
رانگ ـ وای خوبه گفتی اصلا یادم نبود بیا بریم سر کلاس
توی راه رفتن به کلاس
هانا ـ راستی تو چه جوری با جانگ یو دوستی
رانگ. من از بچگی با اون دوستم ولی
اوضاع خانواده هامون باهم فرق می کنه
من زندگی خوبی دارم ولی اون مجبوره
برای در اورد مخارج زندگیش کار کنه
مثل تو
و جانگ یو رفت
رانگ ـ خوب هانا الا چیکار کنیم
هانا ـ نمیدونم بیا بریم یه جا که هیچ کس نباشه فقط خودمون دوتا
رانگ ـ باشه هر چی تو بگی
هانا ـ راستی خانوادت با اینکه تو با من باشی مشکلی ندارن
رانگ ـ این زندگی منه من خودم تصمیم
می گیرم که چی برام. خوبه چی بد پس
اونا اجازه ندارن کاری کنن
راستی یه چیز دیگه یه انگشتر ست هم
برای خودمون خریدم
هانا ـ این چکاری مگه می خوایم عروسی کنیم
رانگ ـ می خوام همه بفهمن که تو با من قرار میزاری
هانا ـ بنظرت الا کلاس شروع نمی شه
رانگ ـ وای خوبه گفتی اصلا یادم نبود بیا بریم سر کلاس
توی راه رفتن به کلاس
هانا ـ راستی تو چه جوری با جانگ یو دوستی
رانگ. من از بچگی با اون دوستم ولی
اوضاع خانواده هامون باهم فرق می کنه
من زندگی خوبی دارم ولی اون مجبوره
برای در اورد مخارج زندگیش کار کنه
مثل تو
۶.۱k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.