𝐏⁹
𝐏⁹
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
=من میخواهم همچو سایه ای به تو متصل باشم!=
چول یونگ :《من، جونا و سی جین زندگی عالی ای داریم تنها کاری که میتونی بکنی اینه که اَزمون فاصله بگیری و بزاری با خواهرت و همسرم زندگی خوبی داشته باشم ! اون پولی هم که در میاری نمیخوایم احمق! 》
دلش از درد فشرد و قامت رها کرد ...
پ.ف.ب
جیوون :《خب بعدش》
سوهیون :《حالم بدشد،رفتیم بیمارستان،اونجا دکتر بهم گفت که بیماری سابقم با حالت خطرناک تری برگشت و فرصت زیادی برای زندگی ندارم 》
واقعادر آن زمان نمیدانستم چه بگویم...
شاید اگر آنروز میدانستم که خودم میمیرم دیگر حریصانه خوشحال نبودم !
حتما میپرسید دلیل خوشحالی ام چیست :
"جدایی بدون دردسر"
بله فقط جدایی بی دردسر!
بدون هیچ ارثی که برایم باقی بگذارد...
سوهیون بغضش را قورت داد و لب زد :《تو میخواستی چی بگی هوم ...؟》
جیوون :《هیچی ... فکر نکنم خیلی مهم باشه !》
سوهیون :《حرف تو برام خیلی مهمه ... میخوام بشنومش !》
میدانم ... میدانم احمقم !
اگر احمق نبودم که احساس شرمندگی میکردم و متوجه عشقش به خودم می شدم ...
اما مثل اينکه تنفر نه تنها مرا در غفلت غرق کرد بلکه قدرت ذهنم را هم ربوده بود ...!
آن شب که او نتوانست چشم هایش را بر هم بگذارد ، من شیرین ترین خواب زندگی ام را دیدم ...
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
=من میخواهم همچو سایه ای به تو متصل باشم!=
چول یونگ :《من، جونا و سی جین زندگی عالی ای داریم تنها کاری که میتونی بکنی اینه که اَزمون فاصله بگیری و بزاری با خواهرت و همسرم زندگی خوبی داشته باشم ! اون پولی هم که در میاری نمیخوایم احمق! 》
دلش از درد فشرد و قامت رها کرد ...
پ.ف.ب
جیوون :《خب بعدش》
سوهیون :《حالم بدشد،رفتیم بیمارستان،اونجا دکتر بهم گفت که بیماری سابقم با حالت خطرناک تری برگشت و فرصت زیادی برای زندگی ندارم 》
واقعادر آن زمان نمیدانستم چه بگویم...
شاید اگر آنروز میدانستم که خودم میمیرم دیگر حریصانه خوشحال نبودم !
حتما میپرسید دلیل خوشحالی ام چیست :
"جدایی بدون دردسر"
بله فقط جدایی بی دردسر!
بدون هیچ ارثی که برایم باقی بگذارد...
سوهیون بغضش را قورت داد و لب زد :《تو میخواستی چی بگی هوم ...؟》
جیوون :《هیچی ... فکر نکنم خیلی مهم باشه !》
سوهیون :《حرف تو برام خیلی مهمه ... میخوام بشنومش !》
میدانم ... میدانم احمقم !
اگر احمق نبودم که احساس شرمندگی میکردم و متوجه عشقش به خودم می شدم ...
اما مثل اينکه تنفر نه تنها مرا در غفلت غرق کرد بلکه قدرت ذهنم را هم ربوده بود ...!
آن شب که او نتوانست چشم هایش را بر هم بگذارد ، من شیرین ترین خواب زندگی ام را دیدم ...
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
۱.۹k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.