سناریو از بانگو
سناریو از بانگو
انیمه : بانگو
کاراکتر ها : آتسوشی _ آکوتاگاوا _ دازای _ چویا _ رانپو
رابطه : دوست دختر / دوست پسر
موضوع اگه تولدت باشه ❤️🥳
آتسوشی 🐯 :
صبح که بیدار شدی رفتی کار هات رو کردی و یکم به خودت رسیدی و رفتی مثل همیشه آتسوشی رو بیدار کنی که دیدی آتسوشی زود تر از تو بیدار شده و رفته ( با هم دیگه هم خونه اید ولی هم اتاقی نیستید ، این نکته برای همه ی کاراکتر ها هست ) تعجب کردی آخه هنوز ساعت ۷ صبح بود و اون معمولا زو تر از ساعت ۹ نمی رفت آژانس به هر حال اهمیت ندادی و رفتی صبحانه خوردی و چون حوصلت سر رفته بود رفتی یکم با دوستات بیرون * پرش زمانی به ساعت ۸ شب * برگشتی خونه ولی آتسوشی هنوز برنگشته بود کم کم داشتی نگرانش میشدی که گوشیت زنگ خورد ، آتسوشی بود با نگرانی جواب دادی : ببینم تو از صبح کجایی ؟ بهت گفت که باید بیای پیشش و کارت داره وقتی رسیدی دیدی همه جا پر از گله و آتسوشی که دستش یه جعبه با جلد قلب داره آتسوشی : تولدت مبارک عزیزم 😊
ببخشید اینجا دیگه جا نیست بقیه رو پارت های بعد می نویسم 😅
انیمه : بانگو
کاراکتر ها : آتسوشی _ آکوتاگاوا _ دازای _ چویا _ رانپو
رابطه : دوست دختر / دوست پسر
موضوع اگه تولدت باشه ❤️🥳
آتسوشی 🐯 :
صبح که بیدار شدی رفتی کار هات رو کردی و یکم به خودت رسیدی و رفتی مثل همیشه آتسوشی رو بیدار کنی که دیدی آتسوشی زود تر از تو بیدار شده و رفته ( با هم دیگه هم خونه اید ولی هم اتاقی نیستید ، این نکته برای همه ی کاراکتر ها هست ) تعجب کردی آخه هنوز ساعت ۷ صبح بود و اون معمولا زو تر از ساعت ۹ نمی رفت آژانس به هر حال اهمیت ندادی و رفتی صبحانه خوردی و چون حوصلت سر رفته بود رفتی یکم با دوستات بیرون * پرش زمانی به ساعت ۸ شب * برگشتی خونه ولی آتسوشی هنوز برنگشته بود کم کم داشتی نگرانش میشدی که گوشیت زنگ خورد ، آتسوشی بود با نگرانی جواب دادی : ببینم تو از صبح کجایی ؟ بهت گفت که باید بیای پیشش و کارت داره وقتی رسیدی دیدی همه جا پر از گله و آتسوشی که دستش یه جعبه با جلد قلب داره آتسوشی : تولدت مبارک عزیزم 😊
ببخشید اینجا دیگه جا نیست بقیه رو پارت های بعد می نویسم 😅
۳.۷k
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.