رمان عشق یا خانواده پارت ۴۸
کها/ت از آرزوش دست بکشه واسه همین رفتم دوباره تو اتاق
تهیونگ: ا/ت
ا/ت:اشکالی نداره بیا بچه رو نگه داریم
تهیونگ:ا/ت
ا/ت:الان که فکر میکنم ارزش اینو نداره که این فرشته رو به خاطر درس سقط کنم واسه همین بیا نگه داریم
تهیونگ:ممنون بابت درکت(ا/ت رو بغل کرد)
ا/ت:تازه شوهرم شوهرم هم پولداره چیکار میخوام درسو
تهیونگ: (خنده ) آرع خب میخواچیکار(ا/ت رو شروع به بوسیدن کرد)
"ادمین"
تهیونگ داشت ا/ت رو میبوسیدکه یهو مادر ته وارد اتاق میشه
&:تهیونگ ا/ت یا خدا(جیغ) عا ببخشید مزاحم شدم ادامه بدین
تهیونگ:مامان نباید قبل وارد شدن به اتاق یه در بزنی
&:سوری ادامه بدین (درو بست )
تهیونگ :لحظه ی شیرنش از بین دیگه رفت(روبه مادرش)
ا/ت:تهیونگ
تهیونگ: ادامه بدیم
ا/ت:دیگه بسته نه ادامه ندیم
تهیونگ :خسیس بیا بریم پایین
ا/ت:نه من خجالت میکشم
تهیونگ:بیا بریم(دست ا/تو گرفت و کشید)
ا/ت:باشه ولم کن
"رفتن به پایین"
تهیونگ:مامان تو از این به بعد حق نداری بدون در زدن وارد اتاق من شی
&:باشه بابا ببخشید
٪:مگه چی شده ؟
&:هیچی این دوتا مونگل داشت گل میکاشتن
٪:نه بابا....
ادامه دارد
تهیونگ: ا/ت
ا/ت:اشکالی نداره بیا بچه رو نگه داریم
تهیونگ:ا/ت
ا/ت:الان که فکر میکنم ارزش اینو نداره که این فرشته رو به خاطر درس سقط کنم واسه همین بیا نگه داریم
تهیونگ:ممنون بابت درکت(ا/ت رو بغل کرد)
ا/ت:تازه شوهرم شوهرم هم پولداره چیکار میخوام درسو
تهیونگ: (خنده ) آرع خب میخواچیکار(ا/ت رو شروع به بوسیدن کرد)
"ادمین"
تهیونگ داشت ا/ت رو میبوسیدکه یهو مادر ته وارد اتاق میشه
&:تهیونگ ا/ت یا خدا(جیغ) عا ببخشید مزاحم شدم ادامه بدین
تهیونگ:مامان نباید قبل وارد شدن به اتاق یه در بزنی
&:سوری ادامه بدین (درو بست )
تهیونگ :لحظه ی شیرنش از بین دیگه رفت(روبه مادرش)
ا/ت:تهیونگ
تهیونگ: ادامه بدیم
ا/ت:دیگه بسته نه ادامه ندیم
تهیونگ :خسیس بیا بریم پایین
ا/ت:نه من خجالت میکشم
تهیونگ:بیا بریم(دست ا/تو گرفت و کشید)
ا/ت:باشه ولم کن
"رفتن به پایین"
تهیونگ:مامان تو از این به بعد حق نداری بدون در زدن وارد اتاق من شی
&:باشه بابا ببخشید
٪:مگه چی شده ؟
&:هیچی این دوتا مونگل داشت گل میکاشتن
٪:نه بابا....
ادامه دارد
۲۰.۱k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.