بازی شیرین پارت ۹ 💖💗 (:
ببخشید بچه ها آخه تو پارت قبل عکسش اشتباه شده بود .
خب بریم .....
+ همه راه افتادیم .
* چند ساعت بعد *
+ رسیدیم هممون از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت هتل بعد چند مین رسیدیم منو هارو تویه اتاق جیهوپ و لونا تویه اتاق پدرو مادر جیهوپ هم تویه اتاق .
هارو : بیا بریم 😊
+هارو دستمو کشید و باهم رفتیم تو اتاق لباسامونو چیندیم و بعدم با هارو کلی حرف زدیم و خندیدیم.
* شب *
+ هارو از خستگی خوابش برده بود منم واسه هارو یه نامه گذاشتم که اگه بیدار شد نگران نباشه ، خلاصه لباسمو بایه هودی مشکی که روش طرح ماه سفید رنگ داشت و یه شلوار مشکی بگ عوض کردم .
و گوشیم رو برداشتم و رفتم بیرون چون بارون میومد کلاه هودیم رو سرم کردم بعدم راه افتادم .
مشغول گشتن بودم که صدایی توجهمو جلب کرد رفتم دنبال صدا که رسیدم به یه دختر که زانو هاشو بغل کرده بود و داشت گریه میکرد.
رفتم کنارش نشستم و دستشو گرفتم وقتی سرشو آورد بالا دیدم لوناست ..
لونا اینجا چیکار میکنی چرا گریه میکنی ؟
× هق ولم کن هق هق .
+ چیشده لونا بگو دیگه تا نگی ولت نمیکنم .
× هانیل من .....
ادامه دارد .....
خب بریم .....
+ همه راه افتادیم .
* چند ساعت بعد *
+ رسیدیم هممون از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت هتل بعد چند مین رسیدیم منو هارو تویه اتاق جیهوپ و لونا تویه اتاق پدرو مادر جیهوپ هم تویه اتاق .
هارو : بیا بریم 😊
+هارو دستمو کشید و باهم رفتیم تو اتاق لباسامونو چیندیم و بعدم با هارو کلی حرف زدیم و خندیدیم.
* شب *
+ هارو از خستگی خوابش برده بود منم واسه هارو یه نامه گذاشتم که اگه بیدار شد نگران نباشه ، خلاصه لباسمو بایه هودی مشکی که روش طرح ماه سفید رنگ داشت و یه شلوار مشکی بگ عوض کردم .
و گوشیم رو برداشتم و رفتم بیرون چون بارون میومد کلاه هودیم رو سرم کردم بعدم راه افتادم .
مشغول گشتن بودم که صدایی توجهمو جلب کرد رفتم دنبال صدا که رسیدم به یه دختر که زانو هاشو بغل کرده بود و داشت گریه میکرد.
رفتم کنارش نشستم و دستشو گرفتم وقتی سرشو آورد بالا دیدم لوناست ..
لونا اینجا چیکار میکنی چرا گریه میکنی ؟
× هق ولم کن هق هق .
+ چیشده لونا بگو دیگه تا نگی ولت نمیکنم .
× هانیل من .....
ادامه دارد .....
۳.۵k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.