تماس مرگ فصل دو پارت ۱
لوکیشن : خونه
تایم : صبح
تاریخ : 8 ژانویه
ویو ادمین :
صبح زود جیهوپ از خواب بیدار شد
اولین بار بود اینقدر راحت از خواب بیدار میشد
تصمیم گرفت یکم بره پارک قدم بزنه
بلند شد و رفت دسشویی و کاراش رو کرد و اومد بیرون
یه شلوار راسته جین زغالی و بلوز صورتی پوشید و زد بیرون
لوکیشن : پارک
همینجور که قدم میزد متوجه نگاه های عجیبی شد
یکم که دور و برش رو نگاه کرد دوتا پسر رو دید که دارن بهش نگاه میکنن
تقریبا همسن خودش به نظر میومدن
یکیشون موهای بلند و تیره ای داشت و اونیکی برعکس موهای کوتاه و نسبتا بوری داشت
هر دو هم هیکلی بودند
هوسوک یکم ترسید
خواست به روی خودش نیاره و از اونجا بره که اون دو پسر به سمتش اومدند
( پسر اولی ◇ پسر دومی % )
◇ به به میبینم هم محله ای جدید داریم !
% اونم از نوع چینیش !
هر دو زدن زیر خنده
€ هی من چینی نیستم 😠
% اوخی ناراحت شدی چینی کوچولو
هوسوک واقعا داشت جوش میاورد
€ خفه شید عوضیا
با این حرفش خنده شون خشک شد
◇ چه گوهی خوردی ؟ الان بهمون گفتی عوضی ؟
€ اره خوب کاری کردم
پسر اولی یه مشت محکم نسار هوسوک کرد
◇ هیییی تو فکر میکنی کی هستی که به ما میگی عوضی هااا
و یه مشت دیگه به شکمش زد
% جیسون ولش کن بقیه اش با من ...
◇ اوکی
پسر دومی جلوتر اومد و هوسوک رو از یقه بلند کرد
% یه بار دیگه سر و کله ات اینجا پیدا بشه ما میدونیم و تو فهمیدی ؟
ولی هوسوک جون نداشت چیزی بگه
% با توامممم
€ باشه باشه غلط کردم
یقه اش رو ول کرد و تا میخورد تو شکمش زد
هوسوک داشت خون بالا میاورد که صدایی به گوششون رسید ( صدا # )
# هی رندی !
% فاک ! نگو تاراست نگو نگو
◇ متاسفم ولی خودشه
# باز کیو خفت کردی حرومزاده
% اممم ....
#کاری کردی بیچاره داره خون بالا میاره
تارا موهای هر دو شون رو کشید و به خودش نزدیک کرد و با عصبانیت حرفشو ادامه داد
# مگه من بهتون نگفته بودم دیگه آدمای خارجی رو اذیت نکنیننن هااااا
% ای ای ایییییی ببخشیدددد گوه خوردیمممم ولمون کنننن
# خفهههه
# از این به بعد ببینم دارین کسیو اذیت میکنین شکمتونو پاره پاره میکنمممم فهمیدینننن
# فهمیدین یا نهههه
% بله بله چشم ببخشید
موهاشون رو ول کرد
# برید گمشید ببینم
اونا هم با تمام سرعتشون پا به فرار گذاشتند
# هی تو حالت خوبه ؟
€ .....
یه دستمال از جیبش در آورد و دهنش رو پاک کرد
بعد کمکش کرد که بره دسشویی ( منظورم این نیس که کونشو بشوره هاا 😐😂 کمکش کرد بره دس صورتشو بشوره منحرفا )
.
.
.
اسلاید بعدی لباس جیهوپ
تایم : صبح
تاریخ : 8 ژانویه
ویو ادمین :
صبح زود جیهوپ از خواب بیدار شد
اولین بار بود اینقدر راحت از خواب بیدار میشد
تصمیم گرفت یکم بره پارک قدم بزنه
بلند شد و رفت دسشویی و کاراش رو کرد و اومد بیرون
یه شلوار راسته جین زغالی و بلوز صورتی پوشید و زد بیرون
لوکیشن : پارک
همینجور که قدم میزد متوجه نگاه های عجیبی شد
یکم که دور و برش رو نگاه کرد دوتا پسر رو دید که دارن بهش نگاه میکنن
تقریبا همسن خودش به نظر میومدن
یکیشون موهای بلند و تیره ای داشت و اونیکی برعکس موهای کوتاه و نسبتا بوری داشت
هر دو هم هیکلی بودند
هوسوک یکم ترسید
خواست به روی خودش نیاره و از اونجا بره که اون دو پسر به سمتش اومدند
( پسر اولی ◇ پسر دومی % )
◇ به به میبینم هم محله ای جدید داریم !
% اونم از نوع چینیش !
هر دو زدن زیر خنده
€ هی من چینی نیستم 😠
% اوخی ناراحت شدی چینی کوچولو
هوسوک واقعا داشت جوش میاورد
€ خفه شید عوضیا
با این حرفش خنده شون خشک شد
◇ چه گوهی خوردی ؟ الان بهمون گفتی عوضی ؟
€ اره خوب کاری کردم
پسر اولی یه مشت محکم نسار هوسوک کرد
◇ هیییی تو فکر میکنی کی هستی که به ما میگی عوضی هااا
و یه مشت دیگه به شکمش زد
% جیسون ولش کن بقیه اش با من ...
◇ اوکی
پسر دومی جلوتر اومد و هوسوک رو از یقه بلند کرد
% یه بار دیگه سر و کله ات اینجا پیدا بشه ما میدونیم و تو فهمیدی ؟
ولی هوسوک جون نداشت چیزی بگه
% با توامممم
€ باشه باشه غلط کردم
یقه اش رو ول کرد و تا میخورد تو شکمش زد
هوسوک داشت خون بالا میاورد که صدایی به گوششون رسید ( صدا # )
# هی رندی !
% فاک ! نگو تاراست نگو نگو
◇ متاسفم ولی خودشه
# باز کیو خفت کردی حرومزاده
% اممم ....
#کاری کردی بیچاره داره خون بالا میاره
تارا موهای هر دو شون رو کشید و به خودش نزدیک کرد و با عصبانیت حرفشو ادامه داد
# مگه من بهتون نگفته بودم دیگه آدمای خارجی رو اذیت نکنیننن هااااا
% ای ای ایییییی ببخشیدددد گوه خوردیمممم ولمون کنننن
# خفهههه
# از این به بعد ببینم دارین کسیو اذیت میکنین شکمتونو پاره پاره میکنمممم فهمیدینننن
# فهمیدین یا نهههه
% بله بله چشم ببخشید
موهاشون رو ول کرد
# برید گمشید ببینم
اونا هم با تمام سرعتشون پا به فرار گذاشتند
# هی تو حالت خوبه ؟
€ .....
یه دستمال از جیبش در آورد و دهنش رو پاک کرد
بعد کمکش کرد که بره دسشویی ( منظورم این نیس که کونشو بشوره هاا 😐😂 کمکش کرد بره دس صورتشو بشوره منحرفا )
.
.
.
اسلاید بعدی لباس جیهوپ
۸.۰k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.